حجتالاسلام حسن رضا رضایی زرندینی مدیر گروه علوم قرآن و حدیث مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم در پاسخ به این پرسش، یادداشتی را تحت عنوان «خانواده امام زمان(عج)» در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است :
*ادله کسانی که قائل به وجود همسر و فرزند برای امام عصر(عج) هستند
در مورد اینکه، در غیبت کبری برای امام زمان(عج) همسر و فرزندانی هست؟ دلیل قطعی بر وجود یا عدم وجود آن نداریم و بین علما اختلاف است و هر کدام برای اثبات مدعای خود و ردّ ادله دیگری، تلاش کردهاند، کسانی که قائل هستند برای حضرت همسر و فرزندانی است ادلهای دارند که عبارتند از:
- قواعد کلی:
احکام کلی شریعت محمدی(ص) اقتضا دارد که امام زمان(عج) نیز مانند دیگر پیشوایان معصوم، تشکیل خانواده داده و از سنت جدّ بزرگوارش پیروی کند، مرحوم «محدث نوری» میفرماید: امام زمان(عج) چگونه چنین سنت عظیم جد بزرگوار خود را ترک خواهند کرد، با آن همه ترغیب و تحریص که در فعل آن، و تهدید و تخویف که در ترک آن شده است، سزاوارترین امت در گرفتن سنت پیامبر(ص) امام هر عصر است و تاکنون کسی ترک آن را از خصایص آن جناب نشمرده است و علمای دیگر، نیز به این مطلب اشاره کردهاند، بنابراین، طبق قواعد کلی باید حضرت، دارای همسر و فرزندانی باشد.
- روایات:
در رابطه با همسر یا همسران امام زمان(عج) تنها یک روایت به دست ما رسیده است که مرحوم «کفعمی» در کتاب شریف «مصباح» نقل کرده است، امّا درباره اولاد آن حضرت روایات زیادی نقل شده است که مرحوم مجلسی در کتاب «بحارالانوار» بابی را به اولاد حضرت مهدی اختصاص داده است و مرحوم شیخ حر عاملی، در کتاب «الایقاظ من الهجعة» از صفحه «392 تا 405» بابی را به بحث از دولت فرزندان مهدی(عج) اختصاص داده است.
امام صادق(ع) میفرماید: برای صاحب این امر، دو غیبت است، یکی از آنها به قدری طولانی میشود که برخی مردم میگویند: وفات کرده و برخی میگویند: کشته شده، و برخی میگویند: آمده و رفته، جز تعدادی اندک از شیعیان، بر باور خود استوار میماند و کسی از اقامتگاه او مطلع نمیشود، حتی فرزندان او جایگاه او را نمیدانند، به جز کسی که متصدی امور اوست.
در روایت دیگر از امام صادق(ع) آمده است که میفرماید: گویا نزول قائم را با اهل و عیالش، در مسجد سهله میبینم، چنانکه ملاحظه کردید روایات متعددی وارد شده است که امام زمان(عج) دارای همسر و اولاد هستند.
-دعاها:
علاوه بر روایات و قواعد کلی، برخی دعاها نیز که از معصومین(ع) صادر شده، دلالت دارند بر اینکه برای حضرت اهل و عیال و فرزندانی است و در حق آنها دعا شده است، در این دعاها تعبیر «وُلد»، «ذرّیه»، «اهلبیت»، «آلبیت» به کار رفته که همه اینها وجود فرزندان و همسر را برای آن حضرت اثبات میکند، ما به اختصار به دو دعا اشاره میکنیم:
الف: دعایی که به هنگام وداع سرداب مقدّس وارد شده چنین است: «وصلّ علی ولیّکَ ووُلاتِ عهدک والائمةِ مِن وُلده...»، صلوات و سلام خود را به ولی امرت و اولیای عهدت و پیشوایان از فرزندانش بفرست....
ب: دعایی را که امام رضا(ع) تعلیم فرموده که در عصر غیبت خوانده شود، چنین است: «اللهم اعطه فی نفسه واهله وولده وذُرّیّته واُمّته وجمیع رعیّته...»، بار خدایا! به او درباره خودش و اهلش و فرزندانش و امتش و همه رعیتش عطا بفرما... .
*ادله کسانی که قائل به عدم وجود همسر برای امام زمان(عج) هستند
امّا کسانی که قائل به عدم وجود همسر و فرزندانی برای امام زمان(عج) هستند، مانند: شیخ مفید، طبرسی، بیاضی،...) تمام ادله و سند احادیث و اسناد دعاها را ضعیف و غیر موثق میدانند و قابل اعتنا نمیدانند و آنها نیز در مقابل این روایات به یک روایت که مدعای خود را اثبات میکند آوردهاند: آن روایت این است که علی بن حمزه به امام رضا(ع) عرض کرد: که از پدرانت روایت کردهایم که امام از دنیا نمیرود تا اینکه فرزندش را ببیند، حضرت فرمود: آیا در حدیث روایت کردید: الا القائم. عرض کردم، بلی! ولی بزرگان شیعه مانند مرحوم محدث نوری، شیخ طوسی و... این روایت را با این بیان که امام زمان(عج) مانند سایر ائمه، پسر امام ندارد و نه آنکه اصلاً پسر ندارد.
علاوه بر مطالب فوق، شبهات دیگری نیز پیش میآید، مانند: اگر داشتن عمر طولانی، اختصاص به امام زمان(عج) دارد؛ آیا همسر امام(عج) از این عمر طولانی بهرهمند است؟ یا اینکه همسران حضرت متعدد است؟ فرزندان آن حضرت در کجا زندگی میکنند؟ ... همه این شبهات سبب میشود، انسان به داشتن فرزند و همسر برای امام زمان با تردید نگاه کند و در نتیجه، با وجود اینکه، هر دو گروه برای خود دلیلهایی آوردهاند، باز هم نمیتوان به وجود یا عدم وجود همسر و اولاد برای امام زمان(عج) قطع و یقین پیدا کرد، آنچه مهم است وجود مقدس آن حضرت است که همچون، خورشید در پشت ابرها میدرخشد و مردم از نعمت انوارش بهرهمند میشوند، دعا کنیم تا خداوند، فرجش را نزدیک بفرماید.
آمین
*برای مطالعه بیشتر به کتابهای زیر مراجع شود:
1. سیمای آفتاب، حبیبالله طاهری، انتشارات مشهور، صفحات 498ـ494.
2. جزیره خضراء، سید جعفر مرتضی عاملی، انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، صفحات 225ـ217.
3. زندگانی حضرت صاحبالزمان، حسین عمادزاده، انتشارات محمودی، چ 6.
نظر بدهید |
السلام علیک یا صاحب الزمان
امام جعفر صادق(ع )میفرماید: هنگام ظهور آن حضرت، جوانی از سوی آن حضرت به عنوان سفیر انتخاب میشود و از جانب آن حضرت به سوی مکه میرود تا پیام امام را به اهل مکه برساند و آنها را به پیروی از حکومت حق فراخواند، -در برخی روایات، از او با عنوان «نفس زکیه» و «سید حسنی» یاد شده است- وی خود را به مکه میرساند و پیام آن حضرت را به مردم ابلاغ میکند، اما حکمرانان مکه او را میان رکن و مقام به شهادت میرسانند، این جوان سلحشور، نخستین سفیر حضرت حجت و اولین شهید در راه تحقق حکومت جهانی امام زمان(عج) است
سلام به همه دوستان و همشهریان
از اعضای محترم شورای شهر (اونایی که تازه اومدن) خواهشمند است یک فکری به حال شهرستان بکنند ( به خصوص فضای سبز) . آخه ما شهر ندیده که نیستیم. شهر ما با این همه سرسبزی تو فضای سبز وضعیتش از شهرهای کویری هم بدتره
پیشنهاد :
پیشنهاد میشود دوستان مسئولین دلسوز در شهر قسمت هایی از جمله بیمارستان حضرت فاطمه (شبکه بهداشت) و مدرسه آسیه و نیروی انتظامی رو خود شهرداری رو تبدیل به فضای سبز کنن. باور کنید دیدن اون بیمارستان خودش آدم و مریض میکنه اگه پارک بشه خیلی بهتره (حالا ما گفتیم).اون دیوارای دو شهرداری رو هم بکنید فضای سبز اونجا رو درست کنید. هم شبکه بهداشت ، مدرسه و هم نیروی انتظامی رو میشه خیلی فشرده در همون مدرسه آسیه درست کرد(بعدا نگید کسی پیشنهاد نداد) والا ما هم دلمون میسوزه شهرمونو اینجوی ببینیم البته این زمینا واسه دولته (آقای فرماندار جدید شهر همکاری کنه)
دوستان شهرداری رو که انتخاب میکنن بر اساس باند نباشه لطفا بگردید یک شهردار منظم پیدا کنید (نه شهردار شلخته) سطل آشغالای شهر رو که نیگا میکنی هر کدوم یه مدله. درختا سال به سال حرس نمیشه
شهرداری رو تبدیل به یک شهرداری درآمد زا کنید. راه های اقتصادی واسه شهرداری هم زیااااااااااده (حوصله ندارم چیزایی که بقیه شهرداریها میکنن توضیح بدم)
فضای فرهنگی در شهر فوق العاده ضعیفه (کانونها و هیئتها و حتی مساجد و ... ضعیف عمل میکنن که نیازمند همکاری مسئولین عززززززیز میباشد (لطفا)
فضای هنر با این همه استعداد ضعیفه (باور کنید)
بازار رقابت اقتصادی در شهر اصفناکه (اسفناک عثفناک اعسفناک اسئفناک) مردم ما میرن خریداشونو از شهرای دیگه میکنن واقعا مسخرست که ما بازار نداریم
شهرداری باید پایه ریزی یک تیم ورزشی با مدیریت و مربی خوب رو انجام بده (چطور بقیه دارن ما نداریم)
90 درصد مشکلات شهرداری با اقتصاد (پول)خوب برطرف میشه 90 درصد مشکلات اقتصادی هم با مدریت خوب درست میشه (یعنی 0.81% تاثیر مدیرت در حل مشکلات)
امیدوارم حرف ما شنیده بشه مشکلات واقعا زیاده و جای کار هم بسیار(پیشنهادات ما هم بسیار). نمیگم تا حالا کاری انجام نشده ولی مطمئنم کاری در خور و شایسته مردم شهر نشده. امیدوارم کسی از حرفای ما ناراحت نشه
وسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
ماشالله بچه های ایران . اینم از جام جهانی
سی و یک سال پیش در چنین روزی (28 خرداد ماه 1361) مردی از تبار یاران عاشورایی امام خمینی (ره) در جبهه مبارزه با اسرائیل غاصب، سخنانی را بیان نمودند که میتواند راهگشای امروزمان باشد. عزت و شجاعت و اعتماد به خداوند متعال، خمیرمایه همه فرزندان خمینی است.
متن زیر، آخرین سخنرانی سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان برای قوای محمد رسول الله در پادگان زبدانی واقع در خارج از شهر دمشق است. کمتر از ده روز پس از این سخنان، حاج احمد در جاده طرابلس به بیروت به همراه سه تن از همراهانش به اسارت مزدوران مسیحی رژیم صهیونیستی درآمد.
بسمالله الرحمن الرحیم
«بعد از انجام عملیات فتحالمبین در ایران، روند مسائل سیاسى جهان، تغییرات عمدهاى پیدا کرد و کامل کننده این تغییرات، عملیات پیروزمندانه الى بیتالمقدس بود.
در پى این دو عملیات بود که ابر قدرت آمریکا و امپریالیزم بینالمللى به این نتیجه رسیدند که عراق نه تنها قادر نیست در مقابل انقلاب اسلامى ایران بایستد و آن را به زانو دربیاورد، بلکه موجودیت خود او نیز در منطقه به خطر افتاده و هر آن بیم آن مىرود که با سقوط جریان صدامى در منطقه امپریالیزم و منافع آن متحمل ضربات سنگینى بشوند. به همین دلایل، امپریالیزم به فکر افتاد که باید این جریان بعثى را به نحوى از نابودى نجات دهد؛ بنابراین، تصمیم گرفتند تا هماهنگى خاصى در بین ایادى خودشان در منطقه ایجاد نمایند. شما عزیزان خودتان شاهد این هماهنگى هستید و سکوت سران مرتجع منطقه در مقابل تجاوز اسراییل، دلیل این مدعاست.
ژنرال الکساندر هیگ، وزیر خارجه آمریکا گفته است: ما باید سه مسأله جنگ ایران و عراق، بىثباتى کشورهاى خلیج فارس و بحران در جنوب لبنان را هر چه سریعتر حل کنیم! البته ما نیز بر این اعتقاد هستیم، ولى بر طبق آن خط مشیاى که اسلام به ما ارایه میدهد. آمریکا آرام نمینشیند و هر روز توطئهاى جدیدتر و خدعهآمیزتر از قبل را بر ملتهاى مسلمان تحمیل مینماید؛ غافل از آنکه تا در اقصى نقاط جهان گوینده «لااله الا الله» هست، همان جا نیز مرز اسلامى ماست. ما این هنرنماییهاى فرسوده و نقاشیهاى از بین رفته در طول تاریخ بر روى صفحات لجن مالى شدهاى را که به نام مرزهاى جغرافیایى در بین ممالک اسلامى علم کردهاند، هرگز قبول نداریم.
آقاى هیگ، وزیر خارجه آمریکا، یک هفته قبل از حمله اسراییل به جنوب لبنان در روز سىام می 1982 مىگوید: ما تا هفته آینده، این سه مسأله را حل خواهیم کرد.
اسحاق شامیر، وزیر خارجه اسراییل نیز براى آنکه اعتراضى به وزیر خارجه آمریکا کرده باشد، برآشفته مىگوید: شما آمریکاییها، چرا طرحها و برنامههاى نظامى محرمانه ما را افشا میکنید؟!
مجموعه این بیانات، نشاندهنده توطئهاى است که از قبل طرحریزى شده است و ابرقدرت آمریکا و فرزند نامشروع و خلفش اسراییل، هر دو از این تجاوز جنایتکارانه به لبنان، با خبر و همدست یکدیگر بودهاند. آنها از این تجاوز، چنین تحلیلى نیز داشتهاند که اولین نتیجه این حمله، ایجاد فشارهایى بر ایران است؛ به این معنا که پیام این فشارها به ایران، این خواهد بود که جنگ با عراق را حل و فصل نمایید تا ایران و عراق دوش به دوش همدیگر علیه اسراییل بجنگند!
از سوى دیگر، اگر ایران فریب این توطئه خدعهآمیز را نخورد و ما به جنگ ادامه دادیم، اذناب مرتجع و دست نشانده آمریکا در کشورهاى منطقه، ما را کشوری ضداسلام! محکوم کنند؛ با این تحلیل مکارانه که دشمن صهیونیستى به ممالک اسلامى لبنان و سوریه تجاوز نموده و عراق مایل است علیه اسراییل بجنگد، ولى ایران نمیخواهد!
طبیعتا همین مسأله، ما را وا میداشت که به آتش بسى ننگین تن بدهیم. کما اینکه به احتمال 80 درصد قصد داشتند در عراق کودتایى انجام بدهند، صدام را برکنار و آتش بس یکجانبهاى را در جنگ اعلام کنند و طى مقطعى پانزده روزه از سرزمینهاى اشغالى ایران خارج شده، آنگاه بحث شناسایى آغازگر جنگ و شناختن مجرم را که از اهم خواستههاى ایران بوده و هست، به حکمیت دو ارگان گرگ صفت محول کنند؛ یکى، شوراى امنیت سازمان ملل متحد و آن دیگرى، دیوان عالى عدالت بینالمللى یا همان «دادگاه لاهه»! ما هم خوب میدانیم که سگ زرد برادر شغال است و هر دو با هم یکى هستند.
آمریکا و اسراییل در نهایت ناباورى میبینند که ایران با آنکه در حال جنگ با عراق است، در جبهه دیگرى نیز وارد عمل میشود و نیرویى تقویت شده و قدرتمند به لبنان اعزام مینماید و با این اعزام نیرو، دشمنان انقلاب اسلامى در منطقه با حالتى بهتزده، همه نقشههاى خود را نقش بر آب و تمامى معیارها و محاسباتشان را برعکس و وارونه شده میبینند!
وقتى که در شب بیست و یک خرداد ماه، ما وارد فرودگاه بینالمللى دمشق شدیم، افرادى که براى استقبال آمده بودند، فکر میکردند ما براى بازدیدى تشریفاتى و حضور در ضیافتى دو ساعته به سوریه آمدهایم!
برادرها، تمامى مردم لبنان، شما را مرجع و ملجأ خود میدانند و معتقدند که فقط شما میتوانید آنها را نجات دهید. الان در لبنان مردم مدام میپرسند: کى میآیید؟ کى عمل میکنید؟! هر لبنانى را که میبینیم، اولین حرفش این است که آیا شما پاسداران انقلاب اسلامى ایران هستید؟ وقتى پاسخ مثبت میدهیم، بلافاصله میپرسند: پس کى به اینجا میآیید؟!
عزیزان، انشاءالله با به کار بردن تمام تاکتیکهایى که تاکنون آموختهایم و به کار بردن تمامى امکاناتى که در اختیار داریم، با ایمان به الله و اعتقاد به خدا، تن به این آتشبسها نخواهیم داد. با افراد و کشورها تا آن زمانى که علیه کفر «یعنى اسرائیل» بجنگند، ما نیز همراه و همکار خواهیم بود و اکنون برادران سوریمان در این جهت هستند و ما هم در کنارشان هستیم و با این برادران همکارى میکنیم و میجنگیم و اعتقاد داریم که انقلاب اسلامى را باید به جهان صادر کنیم.
انشاءالله خداوند به همه شما برادرها توفیق بدهد و به همه ما نیز این توفیق را بدهد که بتوانیم قوانین انفرادى و اجتماعى اسلام را هم درون خودمان و هم در اجتماعمان پیاده کنیم... این حرکت جدید ما نیز در منطقه نه صرفا به عنوان یک حضور سمبلیک و صورى است، بلکه حضور ما در این منطقه، عمل نیز در پى دارد. با اسراییل وارد جنگ خواهیم شد و عملیاتمان را علیه آنها شروع خواهیم کرد. هر کس با ماست؛ بسمالله! هر کس با ما نیست، خداحافظ!
ما با ایمانمان میجنگیم؛ جندالله با ایمانش میجنگد. بگذار بوقهاى تبلیغاتى رسانههاى صهیونیستى و سران اسراییل به ما بگویند شما براى خودکشى آمدهاید! ما ثابت میکنیم که خون ما باعث خواهد شد که سرزمینهاى مقدس اسلامى از دست امپریالیزم آمریکا و این رژیم غاصب و فاسد صهیونیستى آزاد بشود.
اینها (اسراییلیها) وقتى باورشان شد که نیروهاى ما به عزم جنگ با آنها دارند به سوریه میآیند، فورا اعلام آتش بس کردند! آتش بس؟! الان تمام فشارها دارد وارد میشود که کشورهاى دیگر هم تن به آتش بس بدهند؛ آن هم در شرایطى که ارتش اسراییل با تجاوز به لبنان، در منطقهاى به طول هشتاد کیلومتر و به عرض چهل کیلومتر پیش میآید و سرزمین مقدس اسلامى را اشغال میکند. تا به امروز مؤمنین سختترین مقاومتها را در مقابل اسراییل از خودشان نشان دادهاند و هنوز ارتش صهیونیستى نتوانسته وارد شهر «صور» شود؛ چرا؟ چون در صور شیعیان سکونت دارند و آنها معتقدند که نیروهاى ایرانى، امروز یا فردا از راه میرسند و به همین دلیل است که این چنین در مقابل ارتش سفاک اسراییل مقاومت کردهاند. تا این لحظه نگذاشتهاند که آنها وارد صور بشوند. با آن که برادران و خواهران ما در محاصره دشمن قرار گرفتهاند، ولى بحمدالله هنوز دشمن نتوانسته است به مناطق شیعهنشین وارد بشود.
سختترین مقابلهها و مبارزهها توسط همین شیعیان محروم صورت گرفته؛ آن هم در موقعیتى که سایر جریانات، حتى آن کسانى که معتقدات ناسیونالیستى و ملیگرایى داشتند، در مقابل دشمن پا به فرار گذاشتند. این مسلمانان واقعى هستند که اکنون دارند در مقابل تجاوز صهیونیستها ایستادگى میکنند و ما نیز به یارى خدا هر شهرى را که توسط اسراییلیها محاصره شده، با در محاصره انداختن نیروهاى دشمن آزاد خواهیم کرد و اسراییل را به سقوط میکشانیم! روزى را نزدیک خواهیم نمود که اسراییل چنان بترسد و در فکر این باشد که مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بیرون بیاید. باشد که ما شبانگاهان بر سرشان بریزیم؛ همچون عقابان تیزپروازى که شب و روز برایشان معنا ندارد و باشد آنجایى به هم برسیم که با گرفتن هزاران اسیر از صهیونیستها به جهانیان ثابت کنیم که ما به اتکا به سلاح ایمانمان میجنگیم، نه به اتکاى هواپیما، نه با موشکهاى سام، نه با تانک، نه با توپ، نه با آتش جنگافزارهاى مادیمان، انشاءالله».
ماشاالله حزب الله
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، سومین روز از دهه مهدویت به نام «مهدویت و اطاعت» نامگذاری شده است، اهمیت موضوع از آنجایی است که جز با شناخت امام نمیتوان راه هدایت و رستگاری را شناخت، زیرا شناخت امام عصر(عج) کلید همه معارف الهی است.
آری! این دقت و تدبر همراه با فهم و شناخت، مقدّمهای را برای اطاعتی متواضعانه از صاحب عصر(عج) فراهم میکند و چنین اطاعتی طبق آیات قرآن کریم همانند اطاعت از خدا و پیامبر(ص) است که غایت ایمان به شمار میآید.
به مناسبت سومین روز از دهه مهدویت، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم یادداشتی را با عنوان «شناخت، اطاعت و تکریم امام زمان(عج)» در اختیار خبرگزاری فارسقرار داده است که در ادامه میآید:
* شناخت، اطاعت و تکریم امام زمان(عج)
امام زمان(عج) و ویژگیهای او را دوباره باید شناخت.
امامت و نقش آن را دیگر بار با دیدی عمیقتر و در گسترهای وسیعتر باید بررسی کرد.
راستی چرا عدم شناخت امام زمان(عج) همپای شرک و جاهلیت و تکذیب او هم ردیف کفر و بیایمانی شمرده شده است؟
«مَن ماتَ وَهُوَ لایَعرِفُ اِمامَه، ماتَ میتَهً جاهِلیّهً»[1]؛ رسول اکرم(ص): کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است، «مَن کَذّبَ بالمَهدِیّ کَفَرَ»[2]؛ رسول اکرم(ص): کسی که مهدی را تکذیب کند، کافر است.
چرا در دعای شریفه میخوانیم: «... اَللّهُمَّ عَرِّفْنی حُجِّتَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی»[3]؛ خدایا حجت خویش را به من بشناسان، که اگر حجت خود را به من نشناسانی، از دینم گمراه خواهم شد.
آیا غیر از این است که جز با شناخت امام، راه هدایت را نمیتوان شناخت و جز با معرفت او، به معرفت دینی نمیتوان دست یافت؟
به یقین شناخت امام عصر(عج) که کلید همه معارف وحی است، با یادگیری نامها و القاب و تاریخ ولادت و غیبت او حاصل نمیشود.
باید در حکمت نامها و نشانهای او اندیشه کرد.
باید در شگفتیهای ولادت و حیات او تأمل کرد.
باید غیبت پر رمز و راز او را به بررسی نشست و عوامل و لوازم آن را با نگاهی مسئولانه جستجو کرد.
باید در کلمات و فرمایشات امام(عج) دقت کرد.
باید در نامهها و فرامین او تدبّر کرد.
باید آنچه را که سبب خوشنودی و ناخشنودی او است، باز شناخت.
باید اهداف و آرمانهای او را فهمید.
این اندیشه و تأمل و بررسی و دقت و تدبر و فهم و شناخت، مقدمهای تعهد آفرین برای اطاعتی تعبدآمیز از امام زمان(عج) است؛ و چنین اطاعتی عین اطاعت از خدا و پیامبر(ص) است که غایت ایمان و اسلام به شمار میآید.
*اقتدا و تأسی
«اقتداء» از ریشه «قدوه»، و به معنای الگو قرار دادن و جلودار دانستن مقتدا است، چنان که «تأسی»، از ریشه «اُسوه» و به معنای اسوه قرار دادن و تبعیّت کردن از اوست.
امام زمان(عج) امام زمانه است، امام همه انسانها در همه ابعاد زندگی است، اماموار زندگی کردن وظیفهای همگانی است، به او باید اقتدا کرد تا به مقصد رسید، چون او باید زیست، تا بتوان به کمال دست یافت.
آن کس که خود را صادقانه پیرو امام زمان(عج) میشمارد، به همان اندازه که ویژگیهای او را میشناسد، در همسو کردن زندگی، همسان نمودن خُلق و خو، همرنگ ساختن اعمال و رفتار خویش با او وظیفه دارد.
اگر امام زمان(عج) را به زهد و بیاعتنایی به دنیا شناختیم[4]، دیگر نمیتوانیم با ادعای پیروی از او حریصانه به دنبال دنیا باشیم و همت خود را در نیکو پوشیدن و خوب خوردن و لذت بردن خلاصه کنیم.
اگر امام زمان(عج) را به اهتمام در دعا و عبادتها شناختیم[5]، دیگر نمیتوانیم نسبت به دعاها بیتفاوت بمانیم و در نماز و راز و نیاز با خدا سستی و کمتوجهی روا داریم.
اگر امام زمان(عج) را به عادل بودن و عدالت گستری شناختیم[6]، دیگر نمیتوانیم با ادعای اقتدای به او بر بندگان خدا ستم کنیم و نسبت به ظلمی که بر دیگر بندگان خدا میشود، بیتفاوت بمانیم.
اگر امام زمان(عج) را به ...
«راستی خوشا به حال آن کس که قائم اهل بیت پیامبر(ص) را درک کند، در حالی که در زمان غیبت و دوران قبل از قیام او به او تأسی جوید»[7].
*اطاعت پذیری
امامت یک امام جز با اطاعت امت از او، و پیشوایی یک رهبر جز در سایه فرمانپذیری پیروانش، تحقّق نمیپذیرد، خدا هیچ پیامبری را نفرستاد مگر برای آن که اطاعت شود[8].
و هیچ امامی را مقرّر نداشت مگر آن که مردم را به اطاعت و فرمانبری از او فرا خواند[9].
امام زمان(عج) اگر چه در پس پرده غیبت است، اما اراده و فرمانش در میان همه خلایق جاری و نافذ است، دستوراتش را باید شناخت، فرمانهایش را باید اطاعت کرد، حاکمیت او را باید گردن نهاد و همینها است که زمینه ظهور را فراهم میآورد.
او خود فرمود:«و لو انّ اشیاعنا وفّقهم الله لطاعته، علی اجتماع من القلوب فیالوفاء باعهد علیهم لما تأخّر عنهم الیمن بلقائنا»؛ اگر شیعیان ما -که خداوند آنان را به اطاعت خویش موفق گرداند- در وفای به عهد الهی همدل و همپیمان میشدند، سعادت دیدار ما از آنان به تأخیر نمیافتاد.[10]
به راستی آیا عهد الهی چیزی جز پرستش و بندگی خداست؟[11] و آیا این پرسش جز با اطاعت محضِ ولی خدا تحققپذیر است؟
«طوبی لشیعه قائمنا المنتظرین لظهوره فی غیبته، المطیعین له فی ظهوره»؛ خوشا به حال شیعیان مهدی قائم(عج) آنان که در دوران غیبت او چشم انتظار ظهور اویند و در دوران ظهورش سرسپردگان اوامر او.[12]
منتظرین حضرت مهدی(عج) همان نیکبختانی هستند که اگر در حضور او باشند، جز اطاعت نمیشناسند و جز به فرمان او کاری انجام نمیدهند.
و باز هم امام صادق(ع) میفرماید: «هُم اطوع من الامه لسیدها»؛ اطاعت و فرمانپذیری منتظرین از امام زمان(عج) افزونتر از اطاعت و فرمانبری کنیزی از مالک و مولای او است.[13]
*تکریم و احترام
تنها بزرگواری که «از جا برخاستن» در هنگام شنیدن یا خواندن نام شریفش لزوم، یا حداقل استحباب فراوان دارد، امام غائب قائم موعود(عج) است.
تکریم کریمان و تجلیل از صاحبان جلالت، همیشه و در همه جا پسندیده است؛ چنان که برای پیامبر(ص) و فرزندان معصومش(ع) بالاترین تکریمها و تجلیلها بایسته به نظر میرسد، لکن برخاستن و در حالت قیام«دست بر سر نهادن» تواضع و احترامی است که هنگام شنیدن نام هیچ کسی جز «قائم آل محمّد(ص)» به صورت سیره و سنت در نیامده است.
امام رضا(ع) را در خراسان میدیدند که در موقع ذکر نام «قائم» بر میخیزد و دست بر سر مینهد و میفرماید:«خدایا فرجش را تعجیل فرما و قیامش را آسان گردان».[14]
از امام صادق(ع) پرسیدند: سبب برخاستن به خاطر ذکر لفظ «قائم»-از القاب امام حجّت(عج)- چیست؟
فرمود: زیرا او را غیبتی طولانی است و او را شدت مهربانی خود نسبت به دوستانش، هر کس را که به این لقب از او یاد میکند به دیده عنایت مینگرد، زیرا این لقب یادآور حکومت او و برانگیزاننده حسرت غربت اوست، به خاطر بزرگداشت اوست که باید بنده خاضع و فروتن، هنگامی که مولای گرامی او با دیدگان شریفش به او نگاه میکند، برخیزد و احترام کند و تعجیل فرج او را از خدای تعالی بخواهد[15].
بیتردید این برخاستن که به فرمایش امام صادق(ع) یادآور قیام و حکومت حضرت مهدی(عج) است، تنها به انگیزه احترام صورت نمیگیرد، بلکه دلالتی بر آمادگی شیعه منتظر،برای قیام و همراهی با مولای خویش نیز دارد.
پیام این «قیام»؛ هم احترام به «قائم» است، هم همسویی با آرمانهای بزرگ قیام جهانی او». پیام این قیام؛ هم واکنش در مقابل نگاه مهرآمیز «مولای غایب» است، هم بیعتی برای همراهی با او در روزظهور.
پیام این قیام؛ هم اکرام قیام قائم است و هم اعلام آمادگی برای قیام و شاید چون چنین است ذاکر این نام، شایستگی نگاه لطف و نظر عنایت مولایش را پیدا میکند، «یَنظُرُ اِلی کُلِّ مَنْ یَذْکُرُهُ بِهذَا اللَّقَبِ الْمُشْعِرِ بِدولَتِهِ»[16].
*پینوشتها:
[1]. میزان الحکمه، ج1، ص171.
[2]. الفتاوی الحدیثیه، ابن حجر هیثمی، ص37.
[3]. اصول کافی، ج1، ص337، ح5.
[4]. «ما لباس القائم الّا الغلیظ وما طعامه الّا الجشب». امام رضا(ع): لباس قائم ما(عج)، چیزی نیست جز پوشاکی خشن و غذای او چیزی نیست طعامی خشک، غیبت نعمانی، منتخب الاثر، ص307.
[5]. کثرت دعاهای وارده از امام زمان(عج) و نمازهای طولانی مخصوص آن حضرت -که در کتب روایی نقل شده- بهترین نشانه این ویژگی است.
[6]. «یعدل فی خلق الرحمان، البرّ منهم و الفاجر». امام باقر(ع): امام زمان(عج) در بین آفریدگان خدا به عدالت رفتار میکند، چه نیکوکار باشند و چه بدکار. منتخبالاثر، ص310.
[7]. «طوبی لمن ادرک قائم اهل بیتی و هو یأتمّ به فی غیبته قبل قیامه...». پیامبر(ص)، بحارالانوار، ج51، ص72.
[8]. «وَ ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ اللهِ». سوره نساء، آیه 64.
[9]. «اَطیعوا اللهَ وَ اَطیعوا الرَّسولَ وَ اُولِی الٌاَمرِ مِنکُم». سوره نساء، آیه 59.
[10]. احتجاج، طبرسی، چاپ اسوه، ج2، ص 602.
[11]. «اَلَم اَعهَد اِلَیکُم یا بَنی آدَمَ أَن لاتَعبُدوا الشَّیطانَ اِنَّهُ لَکُم عَدُوٌّ مُبینّ- وَ اَنِ اعْبُدونی هذا صراطٌ مستَقیمٌ»؛ ای فرزندان آدم! آیا با شما عهد نکردم که شیطان را مپرستید که دشمن آشکار شما است- و مرا بپرستید که همین راه راست است.(سوره یس، آیات 60-61).
[12]. بحارالانوار، ج52، ص150.
[13]. بحارالانوار، ج 52، ص308.
[14]. منتخب الاثر، آیتالله صافی، ص506.
[15]. مدرک پیشین، همان صفحه.
[16]. همان مدرک.
اخیراً شنیدم که از شوراى امنیّت ملّى آمریکا کسى گفته که ما این انتخابات ایران را قبول نداریم. خب به درک که قبول ندارید! اگر قرار بود ملّت ایران منتظر بماند که شما چه چیزى را قبول دارید و چه چیزى را میل دارید، آنطور عمل بکند، که کلاهش پسِ معرکه بود. ملّت ایران نگاه میکند ببیند خودش چه چیزى را احتیاج دارد و مصلحت او در چیست، آن را دنبال خواهد کرد.