در این مطلب به قلم زهرا بهرامی می خوانیم: سال 79 بود که سرباز وظیفه شد، روزهای اول نه خودم و نه خانواده اش تصور نمی کردند خدمت در محیط زیست مینودشت او را به یک محیط بان سختکوش تبدیل کند اما پس از خدمت سربازی به پارک جنگلی لوه و سپس پارک ملی گلستان رفت و خودش می گوید به درستی به خاطر ندارد تاکنون چند بار در حین انجام وظیفه دچار آسیب شده اما الان خوب می داند هنوز با وجود 57 گلوله سربی در بدن عاشق محیط بانی و حفاظت از محیط زیست است.
در ادامه متن گفت و گو با ابوالفضل جلالی راد محیط بان 35 ساله گلستانی آمده است:
چطور کارتان را در محیط زیست آغاز کردید و در شغل محیط بانی ماندگار شدید؟
سال 1379 به عنوان سرباز وظیفه وارد محیط زیست مینودشت شدم پس از اتمام خدمت بر حسب علاقه ماندگار شدم و در این مدت در پارک جنگلی لوه و پارک ملی گلستان مشغول خدمت بودم.
اولین بار که در این حرفه آسیب دیدید را به خاطر دارید؟
نه اصلا. شاید اولین بار دست یا پایم شکست.
آقای جلالی راد محیط بان وظیفه شناسی است که هم اکنون با 57 ساچمه در بدن روزگار می گذراند، از این وضعیت ناراضی نیستید؟
از بیش از 70 ساچمه در بدنم فقط حدود 14 ساچمه خارج شد اما هنوز عاشق محیط بانی هستم.
وجود بیش از 50 جسم خارجی در بدنتان شما را آزار نمی دهد؟
بیش از 57 ساچمه در دست، ران، شکم، کلیه، ریه، نزدیکی رگ نخاعم وجود دارد اما با این شرایط ناراضی نیستم.
از بازخوانی خاطرات گذشته ناراحت نمی شوید؟
خیر. بفرمایید.
از درگیری که منجر به جا ماندن 57 ساچمه در بدنتان شد برای ما و مخاطبانمان بگویید.
شامگاه پنجم فروردین 1391 بود که بنا بر گزارش اعلام شده برای گشت زنی و راه بندان در پارک ملی گلستان با همکاران به 3 گروه 4 نفری تقسیم و عازم منطقه حفاظت شده "سوله گرد" شدیم. در حاشیه پارک دو موتور پارک شده بود، ماشین را برگرداندم و در انتظار نشستیم. حدود ساعت 11.5 بود که 6 نفر آمدند و سه ترکه سوار دو موتور شدند و به محض روشن شدن چراغ ها و افتادن نور بر روی پلاک ماشین، موتور را رها کرده و در تاریکی شب گریختند. 200 تا 300 متر بیشتر نرفته بودند که راکب موتور زمین خورد و من به راحتی می توانستم او را دستگیر کنم. وقتی به او نزدیک شدم چند بار به من هشدار داد نزدیک نشوم اما من نزدیک شدم و او اسلحه را به سمتم گرفت.
و بعد چه شد؟
مسیر پارک تا بهداری و اورژانس حدود یک ساعت طول کشید. اورژانس هم فاقد امکانات سرم و ماشین و ... بود در نهایت پس از 3.5 ساعت درد کشیدن در یکی از بیمارستان های بجنورد تحت عمل جراحی قرار گرفتم و 11 ساچمه از بدنم خارج شد و دو روز بعد هوشیاری ام را به دست آوردم.
خاطرتان هست آن شب شکارچیان چه چیزی همراه خود داشتند؟
آن ها حیوانی را شکار نکرده بودند و فقط چند تا اسلحه قاچاق به همراه داشتند.
مهم ترین دغدغه این روزهای محیط بان جلالی راد؟
سال های اخیر اقداماتی در خصوص اطلاع رسانی و آگاهی بخشی در حفاظت از محیط زیست صورت گرفته اما همچنان شاهد آتش سوزی، شکار بی رویه، جریمه های پایین برای شکارچیان و ... هستیم. نگران روزی هستم که عکس مرال را مانند شیر ایرانی نشان فرزندانمان بدهیم.
حرف آخر؟
تعداد اسلحه های غیرمجاز هر روز افزایش می یابد و صدور مجوز برای اسلحه ها در سال گذشته آفتی برای محیط زیست شده است باید چاره ای اندیشید اما حیف است از تمام کسانی که برای آگاهی بخشی عمومی و حفاظت از محیط زیست تلاش می کنند تشکر نکنم.