عباس شکوهمند - فاطمه ثانی چه کسی است؟ حضرت فاطمه معصومه 10 ساله بود که پدر گرامی اش حضرت موسی ابن جعفر(ع) به شهادت رسید و از آن پس به وصیت پدر، سرپرستی این بانوی بزرگوار و دیگر فرزندان امام هفتم بر عهده امام رضا(ع) قرار گرفت.
با آنکه امام موسی بن جعفر (ع) غیر از فاطمه معصومه (ع)، دختران دیگری نیز داشت. در میان همه آنان، تنها اوست که دارا امتیازات والایی بوده است. زیرا او همچون جده اش حضرت زهرا (س) در علم و عمل و شرافت و قداست و کمالات، گوی سبقت را از دیگران ربود و به راستی حضرت معصومه، فاطمه ثانی و تجلی دوباره ام الائمه و آینه دار وجود حضرت صدیقه طاهره و جلوه گاه جمال و اوصاف برجسته مادر گرامیش فاطمه زهرا (س) بوده است. به ویژه آنکه هر دو با رنج زیستند، هر دو چون گل محمدی عمری کوتاه داشتند و هر دو فاطمه بودند.
پیامبر گرامی اسلام (ص) در مقام تجلیل و قدردانی از دخترش حضرت زهرا (س) و مقامات او، بارها درباره اش، در حضور و در غیابش این جمله را بر زبان آورده بود که: فداک ابوک، «فداها ابوها» (پدرش به قربانش) امام کاظم (ع)، پدر بزرگوار حضرت معصومه (س) نیز به مناسبتی درباره وی چنین جمله ای فرمود! آن جا که جمعی از شیعیان برای دریافت پاسخ به پرسش های خود، وارد مدینه شدند تا به محضر امام کاظم (ع) برسند، آن حضرت در مسافرت بود.
آنها ناگزیر بودند، از آن سفر مراجعت کنند. از این روی سؤالات خود را نوشتند و به افراد خانواده امام کاظم (ع) تحویل دادند تا در سفر بعد، جواب آن را دریافت نمایند. هنگام خداحافظی، دیدند حضرت معصومه (س) که حدود 6 سال داشت، پاسخ سوالات آنها را نوشته و آماده نموده است! بسیار شادمان شدند و آن نامه را تحویل گرفتند.
هنگام مراجعت، در بین راه با امام کاظم (ع) که از سفر باز می گشت، ملاقات کردند و ماجرا را به عرض امام رساندند، امام (ع) آن نوشته را از آنها طلبید و مطالعه فرمود و پاسخهای دخترش فاطمه(س) را درست یافت، آنگاه ضمن تمجید و تجلیل از دختر گرامی اش و تصدیق پاسخهای او، سه بار فرمود: «فداها ابوها» (پدرش فدایش باد). این حادثه شگفت، مبین آن است که حضرت معصومه (س) همچون حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا (س) «عالمه غیرمعلمه» است و در خردسالی از رشد، شناخت، علم و کمال بالایی برخوردار بوده است.
علت عزیمت حضرت معصومه(س) به سوی ایران
در سال 200 هجری حضرت رضا (ع) از طرف مامون به مرو دعوت! بلکه فراخوانده شد و به اقامت اجباری در آنجا ناگزیر گردید. حضرت معصومه (س) امام هشتم (ع) را بسیار دوست می داشت. یکسال فراق برادر را تحمل کرد، دیگر قدرت شکیبایی نداشت! امام رضا (ع) نیز بیشتر از آن نمی توانست دوری خواهر را تحمل کند، از این روی به حضرت معصومه (س) نامه ای نوشت و خواهرش را به خراسان دعوت نمود و آن نامه را توسط پیک مخصوصی به مدینه منوره ارسال کرد.
با دعوتنامه امام هشتم (ع)، حضرت معصومه (س) به شوق دیدار برادر، مدینه را به قصد مرو ترک نمود. در این سفر پنج تن از برادران حضرت معصومه (س) به نام های: فضل، جعفر، هادی، قاسم و زید، و تعدادی از برادر زادگان، و تنی چند از غلامان و کنیزان، آن حضرت را همراهی می کردند. هنگامی که موکب حضرت معصومه (س) و همراهانش به ساوه رسید، اهالی ساوه که در آن زمان از دشمنان سرسخت اهل بیت (ع) بودند، به آنها حمله ور شدند و جنگ سختی درگرفت، و همه برادران و برادرزادگان حضرت معصومه به شهادت رسیدند. به عقیده برخی از مورخان امامزادگانی چون سید اسحاق، سید ابوالرضا و سید علی اصغر در ساوه و هارون بن امام کاظم (ع) در اطراف ساوه، جزو همراهان حضرت معصومه (س) بودند که به دستور مامون به شهادت رسیدند.
چگونگی رحلت حضرت معصومه(س)
در اینکه آیا حضرت معصومه (س) به مرگ طبیعی از دنیا رفت یا با شهادت؟ بیشتر تاریخ نویسان تصریح کرده اند به این که حضرت معصومه در مسیر سفر از مدینه به خراسان وقتی به شهر ساوه رسیدند، بیمار شدند و از آن جا او را به قم آوردند و پس از 17 روز، در تاریخ 10 ربیع الثانی سال 201 هـ.ق در سن 28 سالگی و پیش از آنکه چشم مبارکشان به دیدار برادر گرامیشان امام هشتم (ع) روشن شود، در قم در میان اندوه فراوان محبان اهل بیت(ع)، از دنیا رفتند و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاندند، مردم قم هم با تجلیل فراوان، پیکر پاکش را تشییع کردند و او را در باغ بابلان (محل فعلی حرم) به خاک سپردند.
پس از اینکه فاطمه معصومه (س) در شهر ساوه بیمار شد و چون در خود توان رفتن به خراسان را ندید، و یقین پیدا کرد که دیگر هرگز برادرش امام رضا (ع) را نخواهد دید، تصمیم گرفت به قم که از پیش میدانست در آنجا به لقای حق خواهد شتافت.، برود و چون به این منطقه رسید، «موسی بن خزرج» که شیعیان به شمار می رفت حضرت معصومه را در سرای خویش در محله «میدان میر» وسط شهر قم در یکی از محلههای قدیمی شهر، منزل دادند.
در مورد دلیل انتقال ایشان از ساوه به قم گفته شده است که محیط ساوه در آن مقطع از تاریخ، به خاندان رسالت بی ارادت بود اما منطقه قم از دیرباز مرکز شیعیان و دوستداران اهل بیت(ع) بود. در حدود سال 83 هـ. ق عبدالرحمن بن محمد بن اشعث به همراه 17 نفر از علمای تابعین و شیعیان برجسته و پارسا، مانند کمیل و سعید بن جبیر به قم آمدند و همگی در قریه جمکران سکونت نمودند. پس از آن آ ل اشعر که از مسلمانان معروف یمنی در کوفه بودند، در دو دهه آخر قرن اول به قم آمدند و از آن تاریخ به بعد، قم پایگاه مهمی برای شیعیان و دوستداران اهل بیت(ع) شد و در واقع با حضور حضرت معصومه(س) جغرافیای شیعه از مدینه به قم منتقل شد.
نظر بدهید |