ضریح جدید حرم مطهر سیدالشهدا(ع) که با هنرمندی استاد فرشچیان و هنرمندانی از سراسر کشور، پس از چند سال طراحی و ساخت در قم نهایتا چند هفته پیش تکمیل شد، طی یک برنامهریزی خوب، در ایام عزاداری اباعبدالله (ع) در ماه محرم از این شهر به تهران و سپس استانهای غربی و جنوبی کشور منتقل شد تا در مسیر انتقال به کربلای معلی برای نصب در حرم، مردم ایران نیز ضمن بازدید از آن، به تبرکجویی از آن و ابراز ارادت به سیدالشهداء بپردازند.
به گزارش رجانیوز، در این میان برخی از رسانهها داخلی و البته برخی سایتهای اینترنتی ضدانقلاب، اقدام به نشر این شبهه کردند که «ضریحی که صرفا از ترکیب چند فلز مانند طلا و نقره و آهن تشکیل شده و هنوز هم در حرم امام حسین (ع) قرار نگرفته، چطور میتواند ارزشمند باشد که مردم به استقبال از آن بروند و از آن تبرک بجویند؟»
در پاسخ به این شبهه که البته بیشتر به نظر می رسد با مقاصد سیاسی مطرح شده باشد تا با رویکردی دلسوزانه و دینی، آیتالله مکارم شیرازی در درس خارج فقه خود با بیان اینکه «کسانی که به کاروان» سفینةالنجاة «ضریح امام حسین (ع) خرده میگیرند، اشتباه میکنند»، افزودند: «برخی افراد از بردن ضریح امام حسین (ع) به شهرهای مختلف ایراد میگیرند و میگویند چه فرقی بین طلا و نقرههای ضریح و دیگر طلاها و نقرهها وجود دارد؛ باید به آنها بگوییم این بوسیدن مردم به خاطر انتصاب به امام حسین (ع) است و خرافی نیست. اشخاصی که این مسئله را خرافه میدانند، اشتباه میکنند؛ چرا که مسائلی در بین همه مسلمانان و عقلای جهان وجود دارد که همه پذیرفتهاند، مانند بوسیدن پرچم یک کشور و یا نگهداری اشیای گذشتگان در موزهها به خاطر انتصابشان به هویت یک ملت.»
ایشان با بیان اینکه دو چیز بدون استثنا دربین همه مسلمانان مشترک است، اظهارداشتند: «در میان مسلمین بوسیدن قرآن و حجرالاسود بین شیعه و سنی و وهابی و غیر وهابی مشترک است. در رابطه با بوسیدن حجرالاسود میپرسیم که چرا آن را میبوسید؟ میگویند سنت است، این مرجع تقلید خاطر نشان ساختند: استقبال گستردهای مردم از ضریح سیدالشهدا نشان داد به کوری چشم دشمنان که فکر میکردند: عشق حسین (ع) از پویایی و جاودانگی برخوردار است، لذا کسانی که فکر میکنند مردم ضریح را میپرستند، حرفهای مضحکی میزنند.»
اما شاید برای برخی دلسوزان نیز این سوال مهم طرح شده باشد که اساسا استقبال از ضریحی که به امام نرسیده است، چه توجیهی می تواند داشته باشد!؟ اقدام مردم کشور در استقبال از ضریح جدید امام حسین (ع) بیش از همه به «انتساب این ضریح به حضرت سیدالشهدا (ع)» مرتبط می شود. آنچنانکه غذای نذری امام حسین (ع) حتی از سوی غیرمسلمانان و اقلیتهای دینی نیز «متبرک» شناخته میشود و به دلیل انتساب به مجلس عزای اباعبدالله (ع)، حتی اگر مقداری کمی از آن نصیب عزادارن شده و در حد رفع گرسنگی هم نباشد، باز به عنوان تبرک در غذای روزانه آنها استفاده می شود.
این در حالی است که غذای نذری هیچگونه ارتباطی به کربلا نداشته و به ظاهر توسط یک آشپز معمولی در یک آشپزخانه تهیه شده است اما به دلیل نیت تهیه کننده و انتساب به مجلس عزای حضرت سیدالشهدا(ع)، متبرک است؛ و در این صورت، ضریح جدید امام حسین(ع) نیز نمی تواند قاعده متفاوتی را داشته باشد.
احترام به پرچم و لباس مشکی عزای سیدالشهداء نیز از این قاعده مستثنی نیست. بر همین اساس بدیهی است که عظمت استقبال مردم از کاروان «سفینه النجاه» نه به خاطر طلا و نقره به کار رفته در ضریح بلکه به خاطر تبرک انتساب آن است.
شاید بد نباشد که بجای بهانه جویی در قبال این استقبال مردمی خیره کننده و نسبت دادن اعتقادات پاک مردم ایران به خرافه و مباحثی از این دست، جنبه شوق برانگیز ماجرا یعنی عشق و علاقه ویژه مردم ایران به حضرت سیدالشهداء به عنوان یک ظرفیت بزرگ اجتماعی مورد تحلیل قرار بگیرد، اشتباهی که سالهاست جریان روشنفکری در تحلیل رفتارهای مذهبی مردم ایران دچار آن هستند.
و همه اینها در حالی است که این روزها مردم کشورمان مثل بدون توجه به شبههپراکنیها استقبالی تاریخی از ضریح سیدالشهداء را سامان داده اند و ازدحام جمعیت در شهرهای مختلف به حدی بود که کاروان مجبور به باقی ماندن در همه شهرها شد تا همه مردم بتوانند خودشان را به آن برسانند و در جمع عزاداران حسینی حضور یابند.