آخرین شبی که زمینیان از نعمت رحمتش برخوردار بودند، چنین شبی بود. آخرین مخلوق برگزیده خدا در قامت فرستاده او که رسالت جهانی اش ابلاغ آخرین و کامل ترین نسخه از دستورالعمل زندگی برای بشریت و گشودن طریقی بی انتها برای رسیدن به خدا بود که درهای نهانش به عدد تمامی نفوس است. اینک اما از زندگی مردی که به عدد فصول هر سال، نامش در قرآن کریم ذکر شده، چه سرفصلی را در این مقطع تاریخی و در این موقعیت جغرافیایی بیش از دیگر فصول می توان مورد توجه قرار داد؟
به گزارش «تابناک»، آن هنگام که نماد رحمانیت و رحیمیت الهی گام بر می داشت، ابوذر که در پی اش بود، گام هایش را دقیقاً در جای پای مرادش می گذاشت و درجه ایمانش را ناخودآگاه آنچنان برابر دیدگان هر تازه مسلمانی قرار می داد که در می یافتند رسیدن به مرتبه ابوذر تا چه حد دشوار است و تا چه میزان نیازمند ایمان خالص به آخرین فرستاده خداوند متعال است. این گام نهادن در مسیر حق در تاریخ باقی ماند و سینه به سینه منتقل شد تا اینک در نخستین پرسش در خلوت خود محاسبه گرانه بیاندیشیم که آیا احوالاتمان ذره ای شبیه به پیامبر اسلام به عنوان انسان کامل است؟
او نماد یکتاپرستی و تبری جویی از کفر و شرک بود، از خودگذشتگی و عدالت، حقیقت و پاکی و پرچمدار حکومتی جهانی بود که اینک یک میلیارد و چند صد میلیون پیرو آن حاکمیت جهانی بر قلوب روزانه بر قبله مشترکی سجده به جای می آورند تا کوچک ترین فرصت شکر برای بزرگ ترین رحمت هایی که خداوند در این زمین خاکی بر ایشان نازل کرد و آخرین فرستاده اش، مهم ترین آنها بود، به نیکی حفظ شود. ایشان آخرین شب عمر پربرکتش را امشب در بستر سپری می کند و فردا، زمانی است که گروهی به ظاهر مسلمان فراموش می کنند حرمت خاندانش را که زیرعبایش قرارشان داد و بر جایگاه رفیعشان تاکید دارد، نگه دارند.
آنچه بر دختر، داماد، نوادگان و تک تک خاندان حضرت محمد (ص) از سوی به ظاهر مسلمانان و نه کفار آمد، حکایتی که رسول الله در مدت عمر شریف شان هزاران مرتب شاهدش بودند تا دین انسان ساز اسلام قلب های سنگین اعراب جاهلی را نرم نماید. روزگاری بس صعب بر او سنگ می زدند تا مردی که پیامبر تازه خدا بود، از ابلاغ علنی آنچه خدا بر او وحی کرده بود، خسته شده و ترک تکلیف کند اما هرچه قلوه سنگ های بزرگان و خرده سنگ های کودکان جاهل بر تن پاک ترین مردان خدا می نشست، کلامش نرم تر و زبانش شیواتر می شد و با کودکان ضارب مهربانی می کرد و دعایشان می کرد.
بر ملحدی که بر او خاک زغال می ریخت، با لبخند وارد می شد و جویای احوالش می گشت تا دریابد چرا چندین روز از رفتارهای خلاف ادبش خبری نیست و این گونه تک تک دشمن ترین دشمنانش را به حلقه محبینش و معتقدین به دین اسلام آورد. زمانی که غلام هندجگرخوار که حمزه بن عبد المطلب عموی رسول الله و از عزیزترین حامیانش را در جنگ احد مثله کرده بود، نزد ایشان آوردند، ایشان از او گذشتند و در پی قصاص برنیامدند و او نیز در زمره مسلمانان قرار گرفت.
مردی که ثروت همسرش و عزیزترین بستگانش را یک به یک در راه دین اسلام فدا کرده بود، هرچه بیشتر مورد آزار و ستم کوردلان قرار می گرفت، بیش از پیش برای ترویج اسلام می کوشید و در این راه تا آنجا که مهربانی اش گشاینده مسیر بود، از دست بردن بر تیغ خودداری می کرد و با نوازش کلمات، طینت پاک و خفته انسان های جاهل را بیدار و هوشیار می ساخت و رهنمون یکی از ابواب اتصال به بارگاه الهی می نمود و اینک نیز این درها برای همه بندگانی که چشم دلشان به سمت حق گشوده می شود، پیاده است و از این بابت است که رشد اسلام در قرن بیست و یکم و بدون برق شمشیر در قلب اروپا متوقف ناشدنی گشته است.
از شخصیت والای پیامبر به عدد قلب های مومن به خدای متعال می توان درس گرفت اما شاید در این مقطع تاریخی و در این نقطه از جغرافیای عالم، از خودگذشتکی، برادری و مهربانی در مقابل جفای دیگران، نیاز امروز جامعه ما و همچنین امت واحده مسلمان است. وحدت در مسیر ترویج بیش از پیش این دین انسان ساز، نخستین مولفه ای است که می توان با تکیه بر از خودگذشتگی و مهربانی بی همتای رسول مکرم اسلام (ص) از آن بهره برد و اینک می بایست بار دیگر مهربانی در برابر جاهل در عین ایستادگی بر موضع حق را از پیامبران فرا گرفت.
خداوند متعال «وَ ما ارسلناکَ الا رحمه للعالمین» را بر این مظهر رافت الهی نازل کرد تا اسوه عصرها و نسل ها آنچنان مهربانی را بر فرزندان آدم عرضه کند که در اوصاف ایشان چنین نازل شود: «و بالمؤمنین رئوف رحیم». علی (ع) فرمود: هرگاه کسی از برادران دینی را سه روز نمی دید سراغ او را می گرفت و اگر در سفر بود برایش دعا می کرد و اگر بیمار بود به عیادتش می رفت. چنین مظهر رحمتی نزد بشریت، همواره می فرمود: هر که رحم نکند به او رحم نمی شود «من لا یرحم وَلا یرحَم». در شب رحلت رحمت للعالمین، ندای حق گو و مهربانش را نصب العین زندگی مان نماییم و هر روز با خود مرور کنیم که مسلمانی مان چقدر رنگ و بوی رحمت للعالمین را میدهد؟
نظر بدهید |