مشرق- علامه مجلسی (ره) در بخش دهم بحارالانوار از شیرویه در کتاب فردوس نقل کرده است از ابی هاشم عسکری
که گفته است: سئلت عن صاحب العسکر علیه السلام لم سمیّت فاطمة الزّهراء فقال کان وجهها یزهر لامیرالمؤمنین من اوّل النّهار کالشمس الضّاحیة و عند الزّوال کالقمر المنیر و عند غروب الشمس کالکوکب الدُّری
ترجمه حدیث:
پرسیدم از امام حسن عسکری علیه السلام که چرا فاطمه سلام الله علیها، زهراء نامیده شد فرمود:برای اینکه روی حضرت زهراء سلام الله علیها برای امیرالمؤمنین علیه السلام در اوّل روز مانند آفتاب تابان می درخشید و در هنگام زوال آفتاب مانند ماه تابان نور دهنده بود و در هنگام غروب آفتاب مانند ستاره درخشان و کوکب دری میدرخشید.
نظر بدهید |
«تیمسار خشمگین بود. چنان خشمگین که حتی صدایش میلرزید. دوستانش بعدها اعتراف کردند که در تمام مدت دوستی بلندمدتشان هرگز او را چنین ندیده بودند. او حتی برای نخستین بار بر سرشان داد زده بود که شما چطور توانستید بدون اجازه من دست به چنین کاری بزنید؟ کسی در آن لحظه جرات جواب نداشت. هرچند آنها همان وقت هم که تصمیم به چنین کاری گرفتند، از عواقبش بی اطلاع نبودند، اما نه در این حد!»
به گزارش ایسنا، افکارنیوز پس از ذکر این مقدمه از کتاب "در کمین گل سرخ" نوشت: ماجرا از این قرار بود که سالها پیش، وقتی که او (شهید صیاد شیرازی) شب و روزش را در جبهه میگذراند، بنیاد شهید به تعدادی از خانوادههای شهدا و جانبازان در یکی از شهرکهای تازهتاسیس شمال تهران زمین میداد.
آنان که از زندگی فرماندهشان اطلاع داشتند، به فکر خانواده او افتادند. آنها فکر میکردند صیاد به خانوادهاش بیاعتناست. فردا که آبها از آسیاب بیفتد، او حتی زنده هم بماند، چه بسا خانوادهاش سایبانی نداشته باشند.
آن روزها خانواده او در خانه سازمانی ارتش زندگی میکردند. پس دوستان او تصمیم گرفتند از رئیس بنیاد شهید برای فرمانده نیروی زمینی که از قضا خود جانباز هم بود، قطعه زمینی بگیرند.
حجتالاسلام کروبی هم که از زندگی او بیاطلاع نبود، موافقت کرد و کار صورت گرفت. یاران فرمانده برای اینکه او را در مقابل کار انجام شده قرار دهند، وام گرفتند و حتی خود نیز پولی فراهم کردند و دست به کار ساختمانسازی شدند. تا اینکه در نیمه کار صیاد فهمید. به آنان به شدت تاخت. عصبانیتش که فروکش کرد، از آنان عذر خواست. گفت میداند آنان قصد خدمت به او و خانوادهاش داشتهاند اما او چنین استحقاقی ندارد. بعد برای آقای کروبی نامه نوشت و بعد از تشکر از مساعی او در حل مسکن ایشان گفت:
« ...اکنون در وضعیتی قرار دارم که احساس میکنم به ازای رسیدن به مسکن، بهای گرانی را دارم میپردازم؛ آن هم ثمره همه مجاهدتهای فی سبیلاللهی (که اگر خداوند آن را تایید فرماید) که قلبم رضایت نمیدهد چنین شود. لذا با توجه به اینکه خدا میداند نه تنها خود را لایق چنین عنایاتی از جمهوری اسلامی نمیدانم بلکه همچنان مدیون هستم و باید تا روزی که نفس در بدن دارم عاشقانه به اسلام عزیز خدمت نمایم، قاطعانه اقدام فرمایید که ساختمان نیمهکاره اینجانب را از طرف بنیاد شهید تحویل گرفته و فقط مخارجی را که اضافه بر وام واگذاری (مبلغ چهارصد هزار تومان) هزینه شده است به ما پرداخت نمایند تا به صاحبانش مسترد نمایم.»
شریان نیوز:رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد و کاندیدای احتمالی دولت در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری در حالی سفر 5 روزه خود را به سه کشورآسیایی آغاز می کند که از ابتدای دولت دهم خبرهایی مبنی بر سفرهای مخفیانه وی به هند و دیدارهای پنهانی با مقامات و مرتاضان هندی همواره بخشی از اخبار غیر رسمی را تشکیل می داد.
در آن روزها اخبار ارتباط پنهانی رییس دفتر رییس جمهور با مقامات ارشد و مرتاضهای هندی به حدی داغ بود که خود رییس جمهور هم وارد عمل شده و به تکذیب آن پرداخت. این اخبار زمانی داغتر شد که به رغم حساسیت بالای مقامات امنیتی کشورمان به سفرهای پیاپی وی به هندوستان، مشایی در سفری که جنبه کاملا غیر رسمی و غیر کاری داشت با مسئولان بلند پایه هندی دیدار و مذاکره کرد.
آنگونه که سایت جهان نوشته بود در جریان ورود مشایی به هند که بدون برنامه ریزی قبلی و رعایت آداب و تشریفات کنسولی و دیپلماتیک صورت گرفت، تاکید و درخواست این مقام ارشد از مسئولان سفارت ایران برای تنظیم دیدار با مقامات عالی رتبه هندی با مقاومت سفیر مواجه شد. بطوری که سفیر تنظیم چنین دیداری را در این مدت کوتاه و بدون هماهنگی قبلی غیر ممکن عنوان کرد. اما پس از اصرار این مقام ارشد در انتقال این درخواست به مقامات هندی سفیر در کمال تعجب و ناباوری شاهد موافقت دولت هند با این دیدار در روز دوم سفر بود و این ملاقات صورت گرفت.
در این دیدار پس از یک ساعت مذاکره و گفتگوی علنی که یکی از مسئولان سازمان میراث فرهنگی در دولت اصلاحات هم این مقام ارشد را همراهی می کرد، دو طرف هندی و ایرانی یک جلسه خصوصی و محرمانه یک ساعته را هم در برنامه دیدار خود قرار دادند.این سفر در حالی صورت گرفت که نهادهای امنیتی پیش تر بارها در خصوص اهداف این سفر و تردد بی شمار لیدر جریان انحرافی به هند هشدار داده بودند.
همچنین گفته می شد که وی در این سفرها به دیدار مرتاضی می رود که ادعا می شود بیش از 400 سال سن دارد و از جایگاه بسیار بالایی در میان طرفداران خود برخوردار است و نکته جالب این است که این مرتاض از میان مراجعه کنندگان خارجی خود تنها به این مقام ارشد ایرانی اجازه دیدارهای منظم با خود را داده است.
در این دیدارها مشایی در جریان پیش بینی و آینده نگریهای مرتاض در خصوص تحولات جهان و بعضاً ایران قرار می گیرد و تاکنون بسیاری ازاین ایده ها و پیش بینی ها به داخل کشور هم منتقل شده و تلاش های مختلفی هم صورت گرفته است تا به نوعی از این افکار و نقطه نظرات در برنامه ها و سیاست گزاریها استفاده شود که با برخی مخالفت و مقاومتهای گسترده مواجه شد.
البته این مقام در داخل کشور هم دیدارهای بسیار منظمی با برخی از چهره ها و افراد عجیب و غریب در مناطق کویری و مرزی ایران انجام داده که که گرایشات مشابهی با مرتاض هندی دارند، و انتقادات بسیاری هم از این جهت به وی وارد شد.
به هر حال انتخابات نزدیک است و اسفندیار رحیم مشایی به عنوان گزینه کاندیدای احتمالی دولت در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری به شمار می رود و شاید همین مسئله باعث شده تا مشایی برای شنیدن پیشگویی های مرتاض هندی درباره نتیجه انتخابات و احتمالا تصمیم گرفتن در خصوص حضور یا عدم حضور خود در صحنه راهی هندوستان شود.
موضوع
|
پیشوایان معصوم
|
حدیث
|
مهریه چیست؟
|
امام باقر(ع)
|
مهریه همان چیزی است که طرفین بر آن توافق میکنند، کم باشد یا زیاد.[1]
|
کمی مهریه
|
امام صادق (ع)
|
از برکات زن کمی مهریه اوست. [2]
|
سنگینی مهریه
|
حضرت محمد(ص)
|
در مورد مهریه که مرد می پردازد سخت گیری نکنید و آسان بگیرید زیرا در صورت سخت گیری باعث غضب و کینه می شود . [3]
|
حضرت علی (ع)
|
مهریه زنها را سنگین نگیرید که موجب کدورت و دشمنی گردد. [4]
|
|
ندادن مهریه
|
امام صادق (ع)
|
مردی که مهریهای (برای زن قرار دهد) و قصدش این باشد که به او ندهد او همانند دزد است. [5]
|
به گزارش سرویس بین الملل باشگاه خبرنگاران ، آیا تا به حال حس کرده اید که فرزند پسرتان با فرزند دخترتان فرق دارند؟ آیا حس کرده اید ، دختران آمریکایی که زنان آینده اند بیشتر از پسران ( مردان آینده ) اجتماعی هستند؟ آیا متوجه شده اید میلیونها مرد جوان آمریکائی رفتاری مثل زامبی ها دارند و کلاً پلکان اخلاقیات و رفتارهای انسانی را سر و ته طی می کنند؟
بله این ها هیچکدام اتفاقی نیست. محققان دو دامی را که نابودکننده نسل آینده مردان آمریکائی هستند را همیشه گوشزد می کنند. یکی از این دو تله ، بازی های رایانه ای است و دیگری مرگ اخلاقیات.
در گذشته پارک ها و زمین های بازی پر بود از پسربچه هایی که پس از مدرسه برای بازی به آنجا می رفتند . اما هم اکنون خلوت ترین جایی که در هر شهر سراغ دارید همین زمین های بازی است . پس این همه بچه بعد از مدرسه کجا می روند ؟ بله همگی به خانه رفته و جلوی تلویزیون و رایانه اشان می نشینند . درست است که این نوع اعتیاد در میان زنان و دختران نیز وجود دارد ، اما باید قبول کرد که وضع پسران به مراتب بدتر است . متاسفانه برآوردی از میزان تخریب این نوع اعتیاد در نسل بعدی مردان آمریکائی وجود ندارد . تخریبی که انتظار می رود بسیار وحشتناک باشد .
هم اکنون والدین ، اعتیاد به بازی های رایانه ای را بحرانی جدی تلقی نمی کنند . تازه از اینکه فرزندشان ساکت در گوشه ای نشسته خوشحال هم هستند.
نکته مهم اینجاست که بازی های رایانه ای فوق العاده خطرناک اند . یک تحقیق نشان می دهد 88 درصد آمریکائی های بین 8 تا 18 سال درگیر بازی های رایانه ای است .
پسران نیز 4 برابر دختران گرفتار این بازی ها هستند. شما اگر پسربچه دارید خوب می دانید این سخن یعنی چه . چاقی حاصل از این بازی ها که گریبانگیر پسران آمریکائی است بسیار جدی و خطرناک است. این بازی ها می توانند بسیار جالب باشند ، تا اینجای کار مشکلی نیست . ولی اعتیاد به آنهاست که صدمات زیادی به فرد می زند. درحال حاضر هر پسربچه آمریکائی، 13 ساعت در روز مشغول این بازی هاست. این رقم واقعاً حیرت انگیز است.
دومین دامی که برای کودکان و نوجوانان آمریکائی گسترده شده است و بطور فزاینده ای از اولی هم بدتر است، دیدن فیلمهای مستهجن است.
اینترنت راههای بسیار خوبی را برای انسان ها باز کرده است که تا الان بر روی او بسته بود. اما یکی از نکات بسیار منفی اینترنت باز کردن راه پر از لجن و کثافت به خانه های مردم است.
جوانان ما به نسبت گذشته به راحتی به مطالب غیر اخلاقی در اینترنت دسترسی دارند که این امر نتایج وحشت آوری به دنبال خواهد داشت .
دیل میل می نویسد : یک پسربچه 12 سال? آمریکایی که پس از دیدن یک فیلم مستهجن به یک دختر 9 ساله تجاوز کرده بود، بازداشت شد . وکیل این پسربچه به شدت نسبت به "دید باز و وقیحانه نسل آمریکا" هشدار داد. این پسربچه می گوید بعد از دیدن فیلم احساس کرده دیگر بزرگ شده است .
نکته بسیار مهم و درعین حال منفی در آمریکای امروز ، دسترسی بی حدو حصر و آزادانه کودکان ونوجوانان به محتویات غیراخلاقی از طریق اینترنت است .
متاسفانه آمریکا هم اکنون پایتخت فساد، فحشا و بی اخلاقی جهان است . حدود 30 درصد از ترافیک فعلی اینترنت در آمریکا برای دیدن محتویات مستهجن است . ایالات متحده آمریکا بیش از هر کشور دیگری در جهان فیلم های غیر اخلاقی تولید می کند .
بسیاری از آمریکائی ها آنچنان معتاد به این مسائل هستند که برای دیدن آنها منتظر به خانه رفتن نمی مانند. یک تحقیق نشان می دهد 25 درصد کارمندان در اداره فیلم و تصاویر مستهجن نگاه می کنند.
در مقاله ای که اخیراً دکتر فیلپ زیمباردو که یک روانشناس است در CNN منتشر کرده است ، به عواقب وخیمی که اعتیاد به بازی های رایانه ای و مسائل جنسی در نسل فعلی و بعدی آمریکا می گذارد اشاره کرده است . وی می گوید : "عواقب این دو اعتیاد بسیار وخیم خواهد بود . بازی های رایانه ای و مسائل جنسی ، باعث خواهند شد که نسل فعلی آمریکا ، نسلی باشد که از روبروشدن با مشکلات و مصائب گریزان باشد. آنها دوست ندارند از فضای خیالی اینترنت به فضای زندگی واقعی و مواجهه با مشکلات و خطرهای آن باز گردند. به همین منظور مشکلات زیادی در زمینه ارتباط اجتماعی، مدرسه و کار برای آنها پیش خواهد آمد".
داستان های واقعی از این "رویگردانی نسلی" بسیار است . در سال 2005 جوانی به نام سئوب لی که دانشجوی کره ای بود پس از 50 ساعت مداوم بازی رایانه ای دچار حمله قلبی شد و مرد . در سال 2009 به نقل از تلویزیون MTV ، یک زن ، شوهرش را به بیرون از خانه پرتاب کرد چون او نمی توانست با داشتن چهارفرزند ، از دیدن فیلم های مستهجن صرف نظر کند .
در یک نمونه اخیر ، قاتل نروژی که 77 فرد بی گناه را کشت در دادگاه گفت هر روز 16 ساعت مشغول بازی world of war craft و call of duty بوده است .
درسال 2011 بود که نتایج بد آزمون های مختلف دانش آموزی و دانشجویی در سرتاسر آمریکا که در چهل سال گذشته بی سابقه بوده است همه را شوکه کرد .
هالیوود نیز دراین قضیه مقصری تمام عیار است . یکی از عوامل اصلی بی هویت کردن جوانان آمریکائی فیلم های هالیوودی است.
تحقیقات نشان می دهد که پسران آمریکائی دوست ندارند شوهر ، پدر ویا سرپرست یک خانواده باشند.
برطبق اطلاعات و تحقیقات مرکز ملی آمارآموزشی آمریکا، پسران چهار تا پنج برابر دختران به بیش فعالی دچارند و دو سوم دانش آموزانی که نیاز به کلاس جبرانی و فوق العاده دارند پسر هستند .
به طور متوسط هر پسربچه آمریکائی هر هفته 13 ساعت صرف بازی های رایانه ای می کند. دختران هم 5 ساعت. یک جوان آمریکائی تا به 21 سالگی برسد 10 هزار ساعت بازی رایانه انجام داده است . یعنی 2 برابر زمانی که صرف گرفتن لیسانس می کند.
به طور متوسط هر پسر آمریکائی (دبیرستانی) در هفته 2 ساعت فیلم مستهجن نگاه می کند . مردان آمریکایی که اصلاً نمی توانند از این دست فیلم ها دل بکنند . فقط درسال 2011 در آمریکا 500/13 فیلم بد، تولید و پخش شده است.
با این اوضاع پیش بینی می شود که درصد اخذ درجه لیسانس تا سال 2016 به نسبت 60 درصد دختران و 40 درصد پسران برسد.
تا الان باید متوجه شده باشید که حتماً یک جای کار می لنگد. این مردان در آینده به چه درد آمریکا خواهند خورد؟
ABC می گوید یک مقام ارشد قضایی در دادستانی آمریکا در واشنگتن هر روز 8 ساعت صرف دیدن محتویات بد در اینترنت می کرده است . وقتی فضای حافظه رایانه اش در اداره دیگر جا نداشت ، اقدام به کپی کردن آنها روی DVD می کرده است که کل اتاق وی را پرکرده بود .
تا حالا فکر کرده اید چه کسانی در دوایر جنایی آمریکا کار می کنند ؟ کسانی که جزء بهترین زنان و مردان این سرزمین هستند . این تنها نمونه ای از فضای فعلی آمریکاست ، جاهای دیگر آمریکا یقیناً بهتر از این جا نیست .
حالا سری بزنید به سرویس امنیتی آمریکا . همین چند وقت پیش بود که عده ای از محافظان رئیس جمهور آمریکا با بدکاران کلمبیایی دستگیر شدند . آیا ما به عنوان یک ملت گند کار را بالا نیاورده ایم ؟
ملت آمریکا به یک ملت بی عار تبدیل شده است که حتی وظایف انسانی و مسئولیت های مربوط به دوره بزرگسالی خود رانیز رعایت نمی کند . آنوقت از جوانانش چه انتظاری می توان داشت ؟
مردان آمریکائی ، هنوز بچه اند و به سن بلوغ نرسیده اند . باید شرمنده شد وقتی شنید که مردان 25 تا 34 ساله آمریکائی دو برابر بیشتر از زنان با والدین خود زندگی می کنند .
حقایق جامعه آمریکائی بسیار تلخ و گزنده است. آیا می توان به آینده این کشور امیدوار بود؟
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، مرحوم آیتالله احمد مجتهدی تهرانی در دوران حیات خویش، ریاست علمی و مدیریت مدرسه علمیه حاج ملا محمد جعفر را بر عهده داشت که اکنون به نام حوزه علمیه آیتالله مجتهدی معروف است. کلام شیوا و لهجه دلنشین این استاد اخلاق همچنان در اذهان مردم تهران باقی مانده است.
در دو بخش قبلی به روایتهای طنز از زبان آیتالله مجتهدی به «مزاحهای پیامبر(ص)» و «داستانهای طنز از زبان مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی» اشاره کردیم، اینک به مناسبت ایام نوروز که با شادی و شادکامی همراه است، داستانهای دیگری را با استناد به کتاب «آدابالطلاب» از آیتالله مجتهدی تهرانی نقل میکنیم:
*حاضر جوابی علمای شیعه/ کوری که به جهنم میرود
یکی از علمای شیعه برای شرکت در مجلسی به یکی از کشورهای عربی سفر کرد، در آن مجلس آقای «بن باز» مرجع و مفتی اهل تسنن که نابینا بود، حضور داشت، وقتی فهمید عالمی شیعه در مجلس است، شروع به اشکال کرد که شما شیعهها چرا قرآن را تأویل میکنید؟ و از مسیر اصلی خود خارج میکنید؟
عالم شیعه گفت: ما در قرآن آیهای داریم که نشان میدهد شما اهل جهنم هستید.
بنباز گفت: چه آیهای؟
آن عالم فرمود: «مَن کانَ فی هَذِهِ أَعْمَی فَهُوَ فی الاَخِرَةِ أَعْمَی وَ أَضلُّ سبِیلاً»، هر کس در دنیا کور باشد، در آخرت هم کور است، شما هم الان کور هستید.
بنباز گفت: منظور کوری دل است!
عالم شیعه گفت: الآن خودت قرآن را تأویل کردی، ما هم که قرآن را تأویل میکنیم، غیر از این چیزی نمیگوییم.
* راهکار جالب یک پدر برای ترک سیگار فرزند
جوانی گفت: سیگاری شده بودم، در حالیکه پدرم نمیدانست، بنابراین شبها سیگار را زیر تشک میگذاشتم و میخوابیدم، یک شب که تازه خوابیده بودم، پدرم خمیازهای کشید و پایش را دراز کرد و به تشکی خورد که سیگار را زیر آن پنهان کرده بودم. بلند شد و رفت رو به قبله نشست و گفت: خدایا اگر این سیگار، ابتدای انحراف اوست این بچه را نمیخواهم! خلاصه این کلام پدرم، در من اثر کرد و سیگار را ترک کردم.
*خادم زرنگ و دزدهای غافل
چند شب دزدی به مسجدی آمدند و وسائل را جمع کردند که ببرند، خادم مسجد را کنار دیوار نگهداشته بودند و گفته بودند، اگر سر و صدا نکنی با تو کاری نداریم والا تو را میکشیم، خادم به آنها گفت: لااقل مرا در این اتاق کنار محراب زندانی کنید و این قفل را به در بزنید که مردم نگویند من با شما هم دست بودم، دزدها هم همین کار را کردند.
وقتی خادم را داخل اتاق کردند و در قفل کردند، خادم بلندگوی مسجد را که در همان اتاق بود روشن کرد و گفت: آی مردم! بیایید، دزد آمده، دزدها خواستند در اتاق را باز کنند و خادم را گوشمالی بدهند، نتوانستند، زیرا کلید اتاق نزد خادم بود و بر اثر تعلل آنها، مردم داخل مسجد ریختند و دزدها را گرفتند.
* پارتیبازی برای فقرا جهت ورود به بهشت
اگر فقیر هستی ناراحت نباش، فقرا زودتر به بهشت میروند، چون حساب و کتاب چندانی ندارند.
*مردی که از مرگ همسرش هراسان بود!
به شخصی گفتند: دوست داری زنت بمیرد؟ گفت: نه، گفتند: چرا! گفت: میترسم از خوشحالی خودم سکته کنم و بمیرم.
روز طبیعت تو مسیر روستای امام عبدالله و ازدارا