به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، یکی از سؤالات درباره رجعت این است که برخی میگویند در اواخر عمر حضرت مهدی (عج) ابتدا حضرت علی (ع) و بعد امام حسین (ع) رجعت میکنند. چون بدن معصوم را معصوم باید به خاک بسپارد و بعد امام حسین بدن شریف امام علی (ع ) را به خاک میسپارند آیا چنین امری وجود دارد و سپس بدن مطهر امام حسین (ع) را چه کسی دفن مینمایند؟
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم، در یادداشتی این مسأله را بررسی کرده است.
اعتقاد به رجعت هر چند از ضروریات اسلام نیست و شیعه در عین اعتقاد به رجعت و اینکه آن یک مسأله قرآنی و حدیثی است و از مکتب اهل بیت ـ علیهمالسلام ـ گرفته شده است، آن را به عنوان ضروری دین نمیداند، به طوری که اگر کسی منکر آن شد، کافر باشد، حتی مذهب شیعه را نیز آنچنان با این مسأله وابسته نمیداند که اگر شخصی آن را منکر شد از مذهب شیعه خارج باشد، لذا طبق نقل مرحوم طبرسی در مجمع البیان بعضی از شیعیان رجعت را بدان گونه که اکثریت شیعه معترفند، قبول ندارند و میگویند: مقصود، رجعت حکومت به خاندان پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در زمان ظهور حضرت مهدی ـ علیهالسلام ـ است. 1
در این مورد میتوانید به دو کتاب «اصل الشیعه و اصولها» نوشته مرحوم کاشف الغطاء، و «عقاید الامامیة» نوشته مرحوم علامه محمد رضا مظفر مراجعه نمائید. آنها در پاسخ به احمد امین مصری به این مطلب اشاره کردهاند.
اما با وجود روایات فراوانی که از ائمه اطهار ـ علیهمالسلام ـ راجع به مسأله رجعت نقل شده به گونهای که اعتقاد به آن را ضروری میسازد، گرچه آن را ضروری دین ندانیم، ولی در عین حال یک مسألهای است که از بعضی جهات دارای ابهام و اجمال بوده و کیفیت آن به وضوح و تفصیل در روایات بیان نشده است، که از جمله آن تبیین دقیق زمان رجعت و ترتیب رجعت کنندگان میباشد.
از ظاهر برخی روایات استفاده میشود که رجعت ائمه ـ علیهمالسلام ـ بعد از ظهور ولی عصر ـ علیهالسلام ـ و پس از حکومت آن بزرگوار رخ خواهد داد که در آستانه رستاخیز و قیامت است، چنانچه از جابر بن یزید جعفی روایت شده که گفت شنیدم امام باقر ـ علیهالسلام ـ میفرمود: به خدا سوگند مردی از ما اهلبیت بعد از مرگش 309 سال در جهان سلطنت میکند.
عرض کردم: این چه وقت است؟ فرمود: بعد از قائم. پرسیدم: قائم چه قدر در عالم میماند؟ فرمود: نوزده سال، آنگاه «منتصر» یعنی حسین ـ علیهالسلام ـ برای طلب خون خود و یارانش به دنیا بر میگردد و از پس او امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ رجعت میکند. 2
و نیز از امام صادق ـ علیهالسلام ـ نقل شده که فرمود: «... امام حسین با یارانش که با وی کشته شدند، در حالی که هفتاد پیغمبری که با حضرت موسی بن عمران برانگیخته شدند، با اوست. به دنیا بازگشت مینمایند، قائم انگشتر خود را به امام حسین ـ علیهالسلام ـ میدهد، و چون قائم رحلت کند، امام حسین ـ علیهالسلام ـ او را غسل میدهد و کفن میکند و حنوط کرده در قبر میسپارد. 3
همان گونه که مشاهده شد ظواهر این روایات تصریح دارند که رجعت امام حسین ـ علیهالسلام ـ و امیر المومنین ـ علیهالسلام ـ پس از ظهور و در پایان حکومت ولی عصر ـ علیهالسلام ـ صورت میگیرد، و نیز رجعت امیر المومنین ـ علیهالسلام ـ پس از امام حسین واقع میشود.
بنابراین همان گونه که مراسم غسل و کفن و دفن و حنوط امام زمان ـ علیهالسلام ـ، بر اساس این روایات، به دست مبارک امام حسین ـ علیهالسلام ـ انجام میشود، میتوان گفت که: امام حسین ـ علیهالسلام ـ را نیز امیرالمومنین و سائر ائمه که رجعت میکنند و پس از آن حضرت به دنیا بر میگردند، غسل و کفن و دفن و حنوط خواهند کرد.
البته در روایات اشاره به آن نشده و هیچ گونه توضیحی داده نشده است و راهی هم غیر از روایات برای آگاه شدن از این گونه مسائل وجود ندارد و بهتر است علم این گونه امور را به خدا و اهل ذکر از ائمه ـ علیهمالسلام ـ واگذار نمائیم.
پاورقی
1. طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، قم، زائر، 1385ش، ص338.
2. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، بیروت، موسسه الوفاء، 1403ق، ج53، ص103.
3. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج53، ص103.
نظر بدهید |
برای دانلود اینجا کلیک کنید
صراط: امیرالمومنین امام علی علیه السلام فرمودند:
مردم! شما را به یادآورى مرگ، سفارش مى کنم، از مرگ کمتر غفلت کنید، چگونه مرگ را فراموش مى کنید در حالى که او شما را فراموش نمى کند؟
و چگونه طمع مى ورزید که به شما مهلت نمى دهد؟
مرگ گذشتگان براى عبرت شما کافى است، آنها را به گورشان حمل کردند، بى آن که بر مرکبى سوار باشند، آنان را در قبر فرود آوردند بى آن که خود فرود آیند، چنان از یاد رفتند گویا از آبادکنندگان دنیا نبودند و آخرت همواره خانه اشان بود، آن چه را وطن خود مى دانستند از آن رمیدند، و از آنجا که مى رمیدند، آرام گرفتند، و چیزهایى که با آنها مشغول بودند جدا شدند، و آنجا را که سرانجامشان بود ضایع کردند.
اکنون نه قدرت دارند از اعمال زشت خود دورى کنند، و نه مى توانند عمل نیکى بر نیکى هاى خود بیفزایند، به دنیایى انس گرفتند که مغرورشان کرد، چون به آن اطمینان داشتند سرانجام مغلوبشان نمود.
متن حدیث:
وَاءُوصِیکُمْ بِذِکْرِ الْمَوْتِ وَإِقْلاَ لِ الْغَفْلَةِ عَنْهُ. وَکَیْفَ غَفْلَتُکُمْ عَمَّا لَیْسَ یُغْفِلُکُمْ، وَطَمَعُکُمْ فِیمَنْ لَیْسَ یُمْهِلُکُمْ! فَکَفَى وَاعِظا بِمَوْتَى عَایَنْتُمُوهُمْ، حُمِلُوا إِلَى قُبُورِهِمْ غَیْرَ رَاکِبِینَ، وَاءُنْزِلُوا فِیها غَیْرَ نَازِلِینَ، فَکَاءَنَّهُمْ لَمْ یَکُونُوا لِلدُّنْیَا عُمَّارا، وَکَاءَنَّ الاَّْخِرَةَ لَمْ تَزَلْ لَهُمْ دَارا.
اءَوْحَشُوا مَا کَانُوا یُوطِنُونَ، وَاءَوْطَنُوا مَا کَانُوا یُوحِشُونَ، وَاشْتَغَلُوا بِمَا فَارَقُوا، وَاءَضَاعُوا مَا إِلَیْهِ انْتَقَلُوا. لاَ عَنْ قَبِیحٍ یَسْتَطِیعُونَ انْتِقَالا، وَلاَ فِی حَسَنٍ یَسْتَطِیعُونَ ازْدِیَادا. اءَنِسُوا بِالدُّنْیَا فَغَرَّتْهُمْ، وَوَثِقُوا بِهَا فَصَرَعَتْهُمْ.
در سوم تیر ماه و در سالروز میلاد باسعادت حضرت بقیه الله الاعظم (عج) قلبی از کار افتاد که عمری به عشق قرآن و عترت به تپش بود؛ قلب شاعری دلسوخته و سرمست از جام عاشورا که همه شور و شوق بود. شور و شوق رسیدن به حق و اهل بیت عصمت و طهارت (ع).
به گزارش «تابناک»، حاج حبیب الله معلمی، شاعر آشنای رزمندگان و ایثارگران دفاع مقدس، اهل خوزستان و از دیار بهبهان و رامهرمز، در حالی خاموش شد که نه تنها دوستان و شاگردان او که مردان و زنان هشت سال دفاع مقدس برای سلامتی و شفای او دعا میکردند؛ اما او خود میخواست برود، چرا که دیگر این دنیا برایش تنگ بود.
نوحهای از هویزه تا جماران
حکایت نخستین نوحهای که شادروان حاج حبیب الله معلمی به آقای صادق آهنگران داد، از زبان حاج صادق آهنگران شنیدنی است:
سال 1359 یعنی همان اوایل جنگ، من با سیف الله معلمی، فرزند حاج آقا معلمی در جهاد سازندگی آشنا شدم. او گفت: پدرم شعر میگوید. اگر تمایل داری برای شما هم که در مراسم نوحه میخوانید، شعر بگوید. من همان جا روی نوار کاست چند بیت ضبط کردم و نام چند شهید خوزستان را هم نوشتم و به سیف الله دادم.
روز بعد که او را دیدم، برگه ای به من داد و گفت: این شعر را پدرم بنا به آهنگی که دیروز به من دادی، سروده و نام شهدایی را که به من دادید، هم در بیتها آورده است.
نگاهی به کاغذ انداختم. اشعار خوب و محکمی سروده شده بود. مطلع یا سرنوحهاش این بود:
«ای شهیدان به خون غلتان خوزستان، درود لالههای سرخ پرپر گشته ایران، درود»
همان موقع شهید سید حسین علم الهدی سر رسید و گفت: در نظر داریم برای عشایر خوزستان در هویزه مراسمی برگزار کنیم. بیا و دعای توسل را در آنجا بخوان.
من آن شعر را با خودم بردم و آن را برای نخستین بار در آنجا خواندم. آن شب آنقدر جمع حاضر منقلب شدند که تا نزدیک بیست دقیقه پس از مراسم، همه گریه میکردند. الحق و الانصاف شعر زیبا و دلنشینی بود. آن شب حسین علم الهدی در جمع ما نبود، ولی وقتی پس از مراسم به جمع ما پیوست، شهید محمد علی حکیم، ماجرای دعای توسل و نوحه را برایش تعریف کرد. صبح که بیدار شدم، حسین به من گفت: حاضری این نوحه را در حضور امام خمینی (ره) هم بخوانی؟ گفتم: ای بابا، مگر مرا در جماران راه میدهند که بخواهم در آنجا نوحه بخوانم؟! حسین گفت: تو کاری نداشته باش و خودت را برای رفتن به تهران و دیدار با حضرت امام آماده کن. چند روز بعد با سید حسین و گروهی از عشایر خوزستان برای تجدید بیعت با امام خمینی به جماران رفتیم و آن نوحه را در آنجا خواندم و بسیار جا افتاد. در همین روز، چندین بار از صدا و سیما پخش شد و این نبود جز اشعار خوب و برجسته حاج آقا معلمی.
نواهای ماندگار
از آن مرحوم، نوحههای جاودانهای در دفاع مقدس از جمله؛ «با نوای کاروان/ بار بندید همرهان/ این قافله عزم کرببلا دارد»، «شور حسین است چهها میکند»، «این لشکر حق عازم کربلاست امشب»، «سوی دیار عاشقان رو به خدا میرویم»، «بهر آزادی قدس از کربلا باید گذشت»، «ای لشکر حسینی تا کربلا رسیدن یک یا حسین دیگر»، «ای لشکر صاحب زمان/ آماده باش/ آماده باش» به جا مانده است.
او شاعری بود که در کنار رزمندگان در جبههها یا فرماندهان در قرارگاههای عملیاتی و در اوج انفجار و اضطراب با آرامش دل به توکل و ایمان میسپرد و شعر میسرود.
حاج حبیبالله خود درباره سرودن اشعارش تعریف میکرد:
در شبهای عملیات نوحهها تهیه و رمز عملیات در آنها گنجانیده میشد که بسیار هم مورد توجه قرار میگرفت؛ مثلا در عملیات والفجر مقدماتی نیاز به نوحهای بود که رمز عملیات آن «یا الله» بود. من در همان قرارگاه نشستم و بلافاصله شعر سرودم. چند دقیقه بعد با حاج صادق تمرین کردیم و او هم آن را در همانجا خواند و فیلمبرداری شد و با اعلام عملیات، بلافاصله آن نوحه هم پخش شد.
تیتر آن این بود:
«عزم سفر دارند این گردان حزب الله ـ با رمز یا الله یا الله یا الله»
مرحوم حاج حبیب الله معلمی که صدها نوحه و شعر شنیدنی و خاطرهانگیز را در کارنامه درخشان ادبی خود داشت، درباره ریتم نوحهها یادآوری میکرد:
در آن موقعیت که بچههای رزمنده در اوج شور و احساسات بودند، نمیشد نوحهای سنگین و کشدار خواند. نوحهها باید رزمی و حماسهای و تقریبا به صورت سرود و ساده و از نظر وزن دارای ریتمی میبودند که شنونده را منقلب کنند؛ مثلا یک سبک خیلی قدیمی از بهبهان در ذهنم بود که دیدم برای تهییج جوانان به جنگ بسیار خوب است و انسان را منقلب میکند. آن را نوشتم و به حاج صادق دادم و او آن را در پادگان شهید بهشتی خواند.
تیتر آن این بود:
«این لشکر حق عازم کرببلاست امشب / رو سوی میدان ارتش روح خداست امشب»
پادگان بسیار شلوغ بود. بسیجیها با شور و حرارت نوحه را پاسخ میدادند و سینه میزدند. آن مراسم با شکوه فیلمبرداری و از تلویزیون پخش شد. چند روز بعد، آقای محمدعلی مردانی را ـ که خود از شاعران مطرح و بنام کشور بود ـ در اهواز دیدم.
او گفت: آقای معلمی، این چه شعر زیبا و محکمی بود که سروده بودید؟! من تا آن شب آن را از تلویزیون شنیدم، چنان تحت تأثیر قرار گرفتم که گفتم: من در تهران نشستهام چه کنم؟ بلند شوم بروم جبهه. همان شب شال و کلاه کردم و خودم را به اهواز رساندم.
شعرهایش همچون جویباری مصفا بود
مقام معظم رهبری در تقدیرنامهای از این شاعر عاشورایی مرقوم داشتند:
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر عزیز آقای معلمی
هنگامی که شعر روشن شما که چون جویبار مصفایی با نغمه برادر خواننده عزیز، آقای آهنگران به کلام جان مشتاقان میریزد و روحی تازه و سرشار از انگیزه و احساس انقلابی به شنونده میبخشد، شأن شعر و سرود انقلابی و اسلامی و مردمی و اوج شاعر مومن و صالح، آشکار و ملموس میگردد. سرود دلنواز شما و سرایش صمیمی و شیرین آن برادر، بی شک یکی از پایههای جهاد مقدس ما در برابر دشمن جهانی و جنگ تحمیلی است. این پایگاه شایسته را به شما تبریک میگویم و نیز طلوع فجر مقدس انقلاب را وصله ناقابلی تقدیم میدارم و شما را دعا میکنم.
کلام پایانی آنکه نام حاج حبیب الله معلمی در کنار نام شهدا و ایثارگران، بر تارک تاریخ دفاع مقدس میدرخشد و همواره ما را به یاد اشعار مخلصانه و زیبای مردی میاندازد که اینک مهمان اولیای الهی شده است.
بهشت ارزانیاش باد
به آگاهی میرساند، مراسم تشییع پیکر این شاعر عاشورایی و یادگار هشت سال دفاع مقدس در روز پنجشنبه ششم تیر ماه، رأس ساعت 8 صبح از حسینیه عاشقان ثارالله اهواز به سمت بارگاه متبرکه علی بن مهزیار اهوازی برگزار میشود
حجتالاسلام حسن رضا رضایی زرندینی مدیر گروه علوم قرآن و حدیث مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم در پاسخ به این پرسش، یادداشتی را تحت عنوان «خانواده امام زمان(عج)» در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است :
*ادله کسانی که قائل به وجود همسر و فرزند برای امام عصر(عج) هستند
در مورد اینکه، در غیبت کبری برای امام زمان(عج) همسر و فرزندانی هست؟ دلیل قطعی بر وجود یا عدم وجود آن نداریم و بین علما اختلاف است و هر کدام برای اثبات مدعای خود و ردّ ادله دیگری، تلاش کردهاند، کسانی که قائل هستند برای حضرت همسر و فرزندانی است ادلهای دارند که عبارتند از:
- قواعد کلی:
احکام کلی شریعت محمدی(ص) اقتضا دارد که امام زمان(عج) نیز مانند دیگر پیشوایان معصوم، تشکیل خانواده داده و از سنت جدّ بزرگوارش پیروی کند، مرحوم «محدث نوری» میفرماید: امام زمان(عج) چگونه چنین سنت عظیم جد بزرگوار خود را ترک خواهند کرد، با آن همه ترغیب و تحریص که در فعل آن، و تهدید و تخویف که در ترک آن شده است، سزاوارترین امت در گرفتن سنت پیامبر(ص) امام هر عصر است و تاکنون کسی ترک آن را از خصایص آن جناب نشمرده است و علمای دیگر، نیز به این مطلب اشاره کردهاند، بنابراین، طبق قواعد کلی باید حضرت، دارای همسر و فرزندانی باشد.
- روایات:
در رابطه با همسر یا همسران امام زمان(عج) تنها یک روایت به دست ما رسیده است که مرحوم «کفعمی» در کتاب شریف «مصباح» نقل کرده است، امّا درباره اولاد آن حضرت روایات زیادی نقل شده است که مرحوم مجلسی در کتاب «بحارالانوار» بابی را به اولاد حضرت مهدی اختصاص داده است و مرحوم شیخ حر عاملی، در کتاب «الایقاظ من الهجعة» از صفحه «392 تا 405» بابی را به بحث از دولت فرزندان مهدی(عج) اختصاص داده است.
امام صادق(ع) میفرماید: برای صاحب این امر، دو غیبت است، یکی از آنها به قدری طولانی میشود که برخی مردم میگویند: وفات کرده و برخی میگویند: کشته شده، و برخی میگویند: آمده و رفته، جز تعدادی اندک از شیعیان، بر باور خود استوار میماند و کسی از اقامتگاه او مطلع نمیشود، حتی فرزندان او جایگاه او را نمیدانند، به جز کسی که متصدی امور اوست.
در روایت دیگر از امام صادق(ع) آمده است که میفرماید: گویا نزول قائم را با اهل و عیالش، در مسجد سهله میبینم، چنانکه ملاحظه کردید روایات متعددی وارد شده است که امام زمان(عج) دارای همسر و اولاد هستند.
-دعاها:
علاوه بر روایات و قواعد کلی، برخی دعاها نیز که از معصومین(ع) صادر شده، دلالت دارند بر اینکه برای حضرت اهل و عیال و فرزندانی است و در حق آنها دعا شده است، در این دعاها تعبیر «وُلد»، «ذرّیه»، «اهلبیت»، «آلبیت» به کار رفته که همه اینها وجود فرزندان و همسر را برای آن حضرت اثبات میکند، ما به اختصار به دو دعا اشاره میکنیم:
الف: دعایی که به هنگام وداع سرداب مقدّس وارد شده چنین است: «وصلّ علی ولیّکَ ووُلاتِ عهدک والائمةِ مِن وُلده...»، صلوات و سلام خود را به ولی امرت و اولیای عهدت و پیشوایان از فرزندانش بفرست....
ب: دعایی را که امام رضا(ع) تعلیم فرموده که در عصر غیبت خوانده شود، چنین است: «اللهم اعطه فی نفسه واهله وولده وذُرّیّته واُمّته وجمیع رعیّته...»، بار خدایا! به او درباره خودش و اهلش و فرزندانش و امتش و همه رعیتش عطا بفرما... .
*ادله کسانی که قائل به عدم وجود همسر برای امام زمان(عج) هستند
امّا کسانی که قائل به عدم وجود همسر و فرزندانی برای امام زمان(عج) هستند، مانند: شیخ مفید، طبرسی، بیاضی،...) تمام ادله و سند احادیث و اسناد دعاها را ضعیف و غیر موثق میدانند و قابل اعتنا نمیدانند و آنها نیز در مقابل این روایات به یک روایت که مدعای خود را اثبات میکند آوردهاند: آن روایت این است که علی بن حمزه به امام رضا(ع) عرض کرد: که از پدرانت روایت کردهایم که امام از دنیا نمیرود تا اینکه فرزندش را ببیند، حضرت فرمود: آیا در حدیث روایت کردید: الا القائم. عرض کردم، بلی! ولی بزرگان شیعه مانند مرحوم محدث نوری، شیخ طوسی و... این روایت را با این بیان که امام زمان(عج) مانند سایر ائمه، پسر امام ندارد و نه آنکه اصلاً پسر ندارد.
علاوه بر مطالب فوق، شبهات دیگری نیز پیش میآید، مانند: اگر داشتن عمر طولانی، اختصاص به امام زمان(عج) دارد؛ آیا همسر امام(عج) از این عمر طولانی بهرهمند است؟ یا اینکه همسران حضرت متعدد است؟ فرزندان آن حضرت در کجا زندگی میکنند؟ ... همه این شبهات سبب میشود، انسان به داشتن فرزند و همسر برای امام زمان با تردید نگاه کند و در نتیجه، با وجود اینکه، هر دو گروه برای خود دلیلهایی آوردهاند، باز هم نمیتوان به وجود یا عدم وجود همسر و اولاد برای امام زمان(عج) قطع و یقین پیدا کرد، آنچه مهم است وجود مقدس آن حضرت است که همچون، خورشید در پشت ابرها میدرخشد و مردم از نعمت انوارش بهرهمند میشوند، دعا کنیم تا خداوند، فرجش را نزدیک بفرماید.
آمین
*برای مطالعه بیشتر به کتابهای زیر مراجع شود:
1. سیمای آفتاب، حبیبالله طاهری، انتشارات مشهور، صفحات 498ـ494.
2. جزیره خضراء، سید جعفر مرتضی عاملی، انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، صفحات 225ـ217.
3. زندگانی حضرت صاحبالزمان، حسین عمادزاده، انتشارات محمودی، چ 6.