امام زمان علیه السلام
«واما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجت الله علیهم »
در حوادثی که پیش می آید، به کسانی مراجعه کنید که حدیث ما را نقل می کنند، بدرستیکه آنها حجت من برشما و من حجت خداوند بر آنها هستم.
سوال: بازی با شطرنج و پاسور حکمش چیست؟
حضرت آیة الله خامنه ای:
بازی با آلات قمار بدون برد و باخت هم حرام است و بازی شطرنج اگر آلت قمار نباشد، بدون برد و باخت اشکال ندارد.
حضرت آیة الله فاضل لنکرانی:
بازی با آلات قمار مطلقا حرام است.
حضرت آیة الله سیستانی:
شطرنج مطلقا حرام است و پاسور اگر همچنان درعرف قمار باشد بازی بدون برد و باخت با آن به احتیاط واجب جایز نیست.
حضرت آیة الله صافی گلپایگانی:
مطلقا حرام است.
حضرت آیة الله تبریزی:
بازی با آلات قمار چه با برد و باخت باشد یا بدون آن جایز نیست و پاسور از آلات قمار است وشطرنج نیز تا وقتی که محرز نشود از آلت قمار بودن خارج شده بطوری که در هیچ مجتمعی قمار با آن متعارف نباشد بازی با آن چه با برد و باخت مالی باشد یا بدون آن جایز نیست.
حضرت آیة الله مکارم شیرازی:
اگر شطرنج درعرف عام از صورت قمار خارج شده باشد وبه عنوان ورزش شناخته شد مانعی ندارد و بازی با پاسور بدون برد و باخت نیز اشکال دارد.
حضرت آیة الله بهجت:
با برد و باخت حرام قطعی است و بدون برد و باخت با احتیاط شدید حرام است.
امام خمینی(ره)
بازی با آلات قمار مطلقا حرام است.
اگر شطرنج آلت قمار بودن خود را به کلی از دست داده باشد و بعنوان یک ورزش فکری از آن استفاده گردد و برد و باختی در بین نباشد اشکال ندارد و تا احراز نشود باید بازی نکنند.
استفتائات، 1380، پنجم، ج 2، ص 9 و 10، س 18 و 21
آیت الله اراکی(ره)
سؤال: بازی با ورق بدون برد و باخت بلکه صرفاً برای تفریح چه حکمی دارد؟
باحتیاط واجب بدون برد و باخت هم بازی نکنند.
استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء(قم)
آیت الله بهجت (ره)
بازی با آلات قمار بدون برد و باخت خلاف احتیاط است و احتیاط شدید در ترک بازی شطرنج بدون برد و باخت است.
استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء(قم)
آیت الله تبریزی(ره)
بازی با آلات معروفه ی قمار ولو بدون برد و باخت جایز نیست، و شطرنج تا مادامی که محرز نشود که کلیةً از آلت قمار خارج شده بازی با آن ولو بدون برد و باخت مالی جایز نیست. والله العالم
استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء(قم)
آیت الله خامنه ای (دام ظلّه)
بازی با چیزی که عرفاً از آلات قمار محسوب می شود، مطلقا حرام است هر چند برای سرگرمی و بدون شرط بندی باشد.
بازی با پاسور مطلقاً جایز نیست و امّا بازی با شطرنج در صورتی که از ابزار قمار محسوب نمی شود بدون برد و باخت اشکال ندارد.
اجوبة الاستفتائات امیر کبیر، 1384، بیست و دوم، ص 245، س 1116
استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء(قم)
آیت الله خویی(ره)
بازی با آلات قمار چه با برد و باخت و چه بدون برد و باخت حرام است.
منهاج الصالحین، عشرون، بیروت ج 2، ص 9، م 19
آیت الله سیستانی (دام ظلّه)
شطرنج حرام است.
و پاسور مادامی که قمار است بدون برد و باخت به احتیاط واجب جایز نیست.
استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء(قم)
آیت الله صافی گلپایگانی (دام ظلّه)
بازی با شطرنج ولو بدون برد و باخت به نظر اینجانب حرام است و پاسور نیز حکم شطرنج را دارد. والله العالم
و فوائدی که برای شطرنج از قبیل سرگرمی و... ذکر کرده اید نمی تواند مجوّز عمل بشود. والله العالم
جامع الاحکام، 1382، چهارم، ج 1، ص 303، س 1044 و 1042
آیت الله فاضل لنکرانی (ره)
بازی با آلات قمار مطلقا حرام است.
اگر مکلف احراز کند که (شطرنج و پاسور) از آلت قمار بودن خارج شده و برد و باختی در کار نباشد، بازی با آن مانعی ندارد و تا احراز نشود نباید بازی کنند.
استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء(قم) جامع المسائل یازدهم، ج 1، ص 237، با استفاده از س 952 و 951 و همان، 1383، یازدهم، ج 2، ص 314، با استفاده از س 953، و ص 323، با استفاده از س 973
آیت الله گلپایگانی (دام ظلّه)
بازی با پاسور و شطرنج ولو بدون برد و باخت باشد جایز نیست. والله العالم
استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء(قم)
آیت الله مکارم شیرازی (دام ظلّه)
اگر شطرنج و پاسور... در عرف عام واقعاً به عنوان ورزش یا سرگرمی شناخته شود ( بازی با آن بدن برد و باخت مالی) جایز وگرنه حرام است.
استفتائات جدید، 1384، اول، ص 157 با استفاده از س 544 و 534 استفتائات جدید، 1383، اول، ص 158 و 159، با استفاده از س 471 و 472
آیت الله نوری همدانی (دام ظلّه)
پاسور از آلات قمار است و بازی با آن به قصد سرگرمی نیز جایز نیست.
شطرنج در صورتی که از آلات قمار بودن خارج شده و فقط به عنوان یک ورزش فکری بکار گرفته شود اشکال ندارد.
استفتائات جدید، 1384، اول، ص 157، با استفاده از س 544 و 534 استفتائات جدید، 1383، اول، ص 158 و 159، با استفاده از س 471 و 472
آیت الله وحید خراسانی (دام ظلّه)
بنابراحتیاط واجب بازی با آلات قمار بدون برد و باخت بنابراحتیاط واجب حرام است.
منهاج الصالحین مدرسه امام باقر(ع)، نگارش، سوم، ج 3، ص 12، م 19
نظر بدهید |
آیا مرد اجازه دارد که حجاب را به همسر و فرزندان خود تحمیل کند؟
پاسخ آیت الله سید علی سیستانی :
مرد نمى تواند همسر خود را مجبور کند به رعایت کردن حجاب ولى مى تواند او را از بیرون رفتن منع کند حتى با حجاب. پس مى تواند شرط کند که اگر حجاب کامل پوشید حق دارد خارج شود. و اما در مورد فرزندان بالغ نمى تواند آنها را مجبور کند و تنها از راه تبلیغ صحیح و ارشاد و امر به معروف باید آنها را وادار نماید.
به گزارش «شیعه نیوز»، آیت الله وحید خراسانی از مراجع تقلید، صبح امروز در ادامه درس خارج فقه که در مسجد اعظم قم برگزار گردید همزمان با فرا رسیدن اربعین حسینی و بزرگداشت این ایام با اظهار نگرانی از تبلیغات وسیع فرق ضاله و گروه های تبشیری در کشور اظهار داشتند : امروز وهابیت، بهائیت و مسیحیت در این کشور غوغا میکنند و حکومت دنبال دستگاه خویش است . این دستگاه اطلاعات و تجهیزات کجا می رسد به این جوانانی که در این انحرافات، ظلالات و گردابها افتاده اند ؟!
ایشان در ادامه افزودند : کلیساهای خانگی غوغا می کنند . بهائیت کمر بسته است . تا اینجا که داروخانه های این مملکت را به تملک خویش در آورد. کسی به فکر و دنبال این قضایا نیست. این وظایف، وظیفه حکومت است و باید جلوی انها بایستد.
معظم له در ادامه با ابراز نگرانی از بالا رفتن سن ازدواج، گسترش فقر در کشور و بیکاری جوانان اظهار داشتند : این هیاهو ها مایه ی سرگرمی است ! . در این مملکت فقر به جایی رسیده است زن 22 ساله برای اداره زندگی کلیه اش را می فروشد و در چنین شرایطی مسیحیت، بهاییت با روش های مخصوص خود و وهابیت با پول جوانان را جذب خویش میکنند .
آیت الله وحید خراسانی در ادامه نصرت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را وظیفه فرد فرد شیعیان دانستد.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، از هنگامی که نخستین زائر مضجع منور اباعبدالله الحسین(ع)، جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین از مدینه به سمت کربلا رهسپار شد تا کنون 1373 سال میگذرد. در این سالها علما و اولیای الهی برای زیارت سیدالشهدا(ع) در روز اربعین اهمیت و جایگاه والایی قائل بودند و با پای پیاده از نجف اشرف به سوی کربلا رهسپار میشدند، بیشک جابر بن عبدالله، نخستین زائر کربلای معلی در روز اربعین سال 61 هجری است، این سنت حسنه نیز در سالهای حضور ائمه معصومین(ع) با وجود حکومت سفاک و خونریز اموی و عباسی انجام شده است. *سنت پیادهروی اربعین در زمان شیخ انصاری وجود داشته است/ احیاگر سنت پیادهروی بعد از شیخ انصاری که بود؟ در برخی از روایات تاریخی بیان شده است که زیارت کربلا با پای پیاده در زمان «شیخ انصاری»(متوفی سال 1281 قمری) رسم بوده است، اما در برههای از زمان به ورطه فراموشی سپرده میشود که در نهایت توسط «شیخ میرزا حسین نوری» دوباره احیا میشود. این عالم بزرگوار اولین بار در عید قربان به پیادهروی از نجف تا کربلا اقدام کرد که 3 روز در راه بود و حدود 30 نفر از دوستان و اطرافیانش وی را همراهی میکردند، نیز با وی بودند، «محدث نوری» از آن پس تصمیم گرفت، هر سال این کار را تکرار کند، ایشان آخرین بار در سال 1319 هجری با پای پیاده به زیارت حرم أباعبدالله حسین(ع) رفت. * آداب اربعین از منظر میرزا جواد آقا ملکی تبریزی آری! از آن پس بسیاری از عاشقان اهلبیت و امام حسین(ع) و نیز برخی علما و حتی مراجع تقلید با پای پیاده به کربلا سفر کردهاند، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یکی از مراجع عالیقدر جهان تشیع که خود بارها با پای پیاده از عتبه علویه، رهسپار عتبه حسینی شده است، درباره مراقبه و بزرگداشت روز اربعین حسینی چنین میگوید: «به هر روی بر مراقبه کننده لازم است که بیستم صفر(اربعین) را برای خود روز حزن و ماتم قرار داده بکوشد که امام شهید را در مزار حضرتش(ع) زیارت کند، هر چند تنها یک بار در تمام عمرش باشد، چنانکه حدیث شریف، علامتهای مؤمن را پنج امر ذکر کرده است: 51 رکعت نماز در شبانه روز، زیارت اربعین،انگشتر در دست راست کردن، پیشانی بر خاک گذاشتن و بلند بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ گفتن در نمازها».(ترجمه المراقبات، کریم فیضی، صفحه 85) *خاطره خواندنی آیتالله مکارم شیرازی از پیادهروی روز اربعین آیتالله ناصر مکارم شیرازی نیز که در دوران طلبگی سالهای 1369 تا 1370 هجری قمری در نجف اشرف ساکن بوده است، این مرجع تقلید دو بار توفیق پیادهروی از نجف تا کربلا را داشته است. وی با پای برهنه از مسیر شط (رودخانه) که حدود 20 کیلومتر طولانیتر از مسیر کنونی نجف کربلاست و حدود 3 روز به طول میانجامید، به زیارت اباعبدالله الحسین(ع) مشرف شدند. آیتالله مکارم شیرازی با اشاره به خاطره پیادهروی از نجف به سوی کربلا، میگوید: وقتی به یکی از این مُضیفها رسیدیم، صاحب مضیف دعوت و اصرار کرد که مهمان او بشویم و آنجا استراحت کنیم، به او توضیح دادیم که چون امروز کم راه رفتهایم و باید مسافت بیشتری را طی کنیم، فرصت ماندن نداریم، پس از کمی اصرار او و امتناع ما، ناگهان صاحب مضیف که معلوم بود چند وقتی است که مهمان برایش نرسیده و از این بابت خیلی ناراحت است، ناگهان چاقویش را در آورد و تهدید کرد که من مدتی است مهمان برایم نیامده است و شما حتماً باید مهمان ما بشوید! اینقدر مهمانی کردن زائر امام حسین(ع) در نزد اینها اهمیت و ارزش داشت. ... البته بالاخره بعد از اینکه توضیح بیشتری برایش دادیم و قول دادیم که از طرف او زیارت کنیم، اجازه داد که ما برویم. *ثواب پیادهرفتن به زیارت سیدالشهدا(ع) به روایت امام صادق(ع) شاید این سؤال در ذهن متبادر شود که چرا زیارت امام حسین(ع) در روز اربعین حسینی تأکید و توصیه شده است، چرا باید این مراسم همراه با هیاهو و شور خاصی اجرا شود، در ادامه روایتی از امام صادق(ع) بیان میکنیم که به خوبی زوایای پنهان این موضوع را آشکار میسازد: امام صادق(ع) درباره ثواب زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده میفرماید: کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، خداوند به هر قدمى که برمىدارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مىفرماید و یک درجه مرتبهاش را بالا مىبرد، وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکل او مىفرماید که آنچه خیر از دهان او خارج میشود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مىگویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهلبیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد.(کامل الزیارات ص134) *نظر مقام معظم رهبری درباره اربعین حسینی حضرت آیتالله سید علی خامنهای رهبر معظم انقلاب نیز درباره اهمیت پاسداشت و بزرگداشت روز اربعین حسینی در اول فرودین سال 1385 چنین بیان کردند: «شروع جاذبه مغناطیسی حسینی در روز اربعین است، جابربن عبدالله را از مدینه بلند میکند و به کربلا میکشند، این همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرنهای متمادی در دل من و شما هست». *چرایی اهمیت پیادهروی روز اربعین از منظر بهجت العرفا بهجت العرفا آیتالله محمدتقی بهجت فومنی درباره نقش پیادهروی روز اربعین میگوید: روایت دارد که امام زمان(عج) که ظهور فرمود، پنج ندا میکند به اهل عالم، اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین قَتَلُوهُ عَطشاناً، اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین سحقوه عدوانا،... امام زمان خودش را به واسطه امام حسین(ع) به همه عالم معرفی میکنند ... بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم، حسین(ع) را شناخته باشند... اما الان هنوز همه مردم عالم، حسین(ع) را نمیشناسند و این تقصیر ماست، چون ما برای سیدالشهدا(ع) طوری فریاد نزدیم که همه عالم صدای ما را بشنود، پیادهروی اربعین بهترین فرصت برای معرفی حسین(ع) به عالم است. با اینکه زیارت سیدالشهدا(ع) در اکثر برهههای تاریخی به سختی انجام میشد و جان زائران در خطر بود، اما با این وجود عاشقانه خطرات را به جان میخریدند و به پابوسی امام حسین(ع) در روز اربعین نائل میشدند. *شور حسینی ده ساله مردم عراق، پس از سقوط صدام/ اربعین بزرگترین اجتماع شیعی در جهان نتایج تحقیقات خبرنگار فارس نشان میدهد پیادهروی مراجع و علما تا زمان صدام ادامه داشته است، اما از زمانی که او در سال 1358 (1400 قمری) به ریاست جمهوری عراق رسید تا زمانی که در سال 1381 شمسی (1424) قمری سقوط کرد، وقفهای در اجرای مراسم عزاداری با شکوه و پیادهرویهای دسته جمعی ایجاد شد، هر چند که برخی اخبار حکایت از پیادهروی مخفی مردم در زمان صدام داشته است که گاهی منجر به شهادت این افراد توسط نیرویهای بعث شده، اما مردم عراق با سقوط صدام، بار دیگر عشق و علاقه وصفناپذیر خود به امام حسین(ع) را طی این 10 سال به جهانیان ثابت کردهاند که در کنار دیگر محبان و شیعیان اهلبیت از کشورهای ایران، لبنان، پاکستان، هند، لبنان، قطر، امارات، کویت، بحرین و ... مراسم اربعین حسینی را با شکوهتر از سال قبل اجرا میکنند.
سخنان روشن گرانه زینب «علیهاالسلام» و امام سجاد «علیه السلام»، اساس تفکر در حادثه کربلا را در ذهن ها بنا نهاد و مردم شام تا اندازه ای حقیقت را دریافتند و این آغاز حرکت جدیدی در تکمیل قیام عاشورا بود.
آغاز رسوایی حاکمیت
یزید با مشوّش شدن افکار عمومی مردم شام بر اثر جنایت های خود که با وفات حضرت رقیه «علیهاالسلام» شدت گرفته بود، مصلحت را در آن دید که از شدت فشار بر اهل بیت «علیهم السلام» بکاهد و آنان را از بند اسیری آزاد کند. او آنان را مخیّر گذاشت که به مدینه باز گردند یا در شام بمانند. امام سجاد «علیه السلام» و حضرت زینب «علیهاالسلام» تصمیم گرفتند که پس از برپایی مجلس عزای عمومی، شام را به مقصد مدینه ترک کنند؛ زیرا از هنگام شهادت امام حسین «علیه السلام» و یارانش، اهل بیت «علیهم السلام» نتوانسته بودند برای آنان عزاداری کنند و دشمن، آنان را از این کار باز داشته بود. یزید بر خلاف میل باطنی اش ناچار شد این شرط را بپذیرد؛ زیرا به خوبی می دانست برپایی سوگواری از سوی قهرمان کربلا؛ حضرت زینب «علیهاالسلام» پایه های حکومت استبداداش را سست خواهد کرد.
با این حال، به دلیل تدابیری که برای جلوگیری از موج فزاینده اعتراض ها و نارضایتی های مردم اندیشیده بود، ناگزیر این شرط را پذیرفت. یزید در مرکز شهر، خانه ای را برای عزاداران در نظر گرفت و دستور داد زنان شام برای تسلیت گویی به حضرت زینب «علیهاالسلام» و برپایی مجلس عزا (که البته زیر نظر جاسوسان بود) در آن خانه حضور یابند. با انتشار این خبر در شهر، تمامی زنان هاشمی با لباس سیاه در مجلس حضور یافتند و به زینب «علیهاالسلام» تسلیت گفتند.
زنان بنی امیه و بنی مروان نیز با زینت و زیورشان به مجلس آمدند و به زینب «علیهاالسلام» تسلیت گفتند. البته شنیدن مصیبت های کربلا که از زبان دختر علی «علیه السلام» بیان می شد، انقلابی شگرف در دل شان ایجاد کرد و آنان نیز با پوشیدن لباس سیاه، ابراز هم دردی کردند.
هفت روز در شام مجلس عزاداری بر پا شد. شام روحیه انقلابی گرفته بود و نزدیک بود سیل خروشان انتقام و نارضایتی، حکومت یزید را در هم بشکند.
شام در آستانه انقلاب
این شهرِ خاموش و ماتم زده، دیگر مانند چند روز پیش نبود که اسیران بدان وارد شدند. مردم شام کم کم سیاست رسوا شده تبلیغات سوء یزید را علیه این خاندان شناخته بودند. چهره شهر تغییر کرده بود؛ مردمی که چندی پیش از کاروان اسیران با آتش و خاکستر استقبال کرده بودند، اینک با شرمندگی و احترام با اسیران رفتار می کردند.
مردم شام با درک برخی واقعیت ها در آستانه استحاله ای بزرگ قرار گرفته بودند. آسمان اندیشه آنان که با اسلام تحریف شده معاویه و ترور شخصیت علی «علیه السلام» و خانواده اش، سیاه و غبارآلود شده بود، با خطبه های توفنده زینب «علیهاالسلام» و امام سجاد «علیه السلام» آفتابی و روشن شد. این موج ناخشنودی به سرای خاموش یزید نیز رسوخ کرده بود و تنها خروج اهل بیت «علیهم السلام» بود که می توانست آسایشی کوتاه، آن هم در شام برای او ایجاد کند. از این رو، کاروان اسیران را از شام خارج کرد.
گامی به سوی اربعین
شتران آماده حرکتند و یزید برای حفظ شوکت پوشالی و به نمایش گذاشتن دست و دل بازی خود به جهت فریب مردم، دستور داده است محمل ها را زینت کنند! اما زینب «علیهاالسلام» با دیدن هودج های بزک شده فرمود: زیورها را از محمل شتران باز کنند و محمل ها را سیاه پوش سازند. مردم شام به بدرقه آمده اند، ولی خجالت و شرمندگی از نگاه هایشان می بارد. با شرمساری و سر افکندگی، رکاب زینب «علیهاالسلام» و کودکان را گرفتند و آنان را بر هودج های سوگ نشاندند. بانگ جرس بلند شد. زینب «علیهاالسلام» سر از کجاوه بیرون آورد و به عنوان آخرین پیام به شامیان فرمود:
ای مردم شام! ما از این شهر می رویم، ولی در آن ویرانه امانتی از ما پیش شما باقی می ماند. جان شما و جان این امانتِ لطمه خورده! هرگاه کنار قبرش رفتید، آبی بر مزار کوچکش بپاشید و چراغی کنارش روشن کنید که او در این شهر غریب است.
کاروان آهسته آهسته گام بر می دارد و از شهر و نگاه های غم گرفته مردم دور می شود. زینب «علیهاالسلام» و بانوان کاروان تا مسافت های دور، به بیرون از کجاوه های شان می نگریستند و به یاد رنج هایی که در این شهر دیدند و برخی فرزندان امام را در این شهر از دست دادند اشک می ریختند؛ دخترک زخم دیده و کتک خورده ای که جایش در محمل زینب «علیهاالسلام» خالی است، ولی خاطره اش همراه کاروان است.
پژوهشی تاریخی بر سر موضوع اربعین
تاریخ نگاران شیعه و سنی بحث زیادی سر موضوع اربعین اول سید الشهداء «علیه السلام» نموده اند، که آیا کاروان اسیران کربلا، اربعین اول به این سرزمین آمده اند یا نه. دسته ای بر این عقیده اند که اربعین اول نتوانسته اند به کربلا بیایند؛ زیرا آنان این فرصت را نداشته اند که ضمن آن همه سختی های راه، اعم از گرسنگی و تشنگی، گردانیده شدن در انظار مردم، توقف در شهرها و... در اربعین اول خود را به مزار شهیدان کربلا برسانند.
دسته ای دیگر بر این باور هستند که اسیران کربلا اربعین اول، به زیارت شهیدان کربلا در این سرزمین آمده اند و دلایلی هم بر اثبات مدعای خویش ذکر نموده اند، از جمله آن ها این که: «با احتساب خروج آن ها روز یازدهم محرم از کربلا اگر کاروان روز اول صفر به شهر شام رسیده باشد، حدود هفده یا هجده روز سفر کربلا به شام طول کشیده است. آنان که هجده روز توانسته اند از کربلا به شام بیایند آن هم با وجود سختی های بسیار، چه طور نتوانسته اند در همین فاصله زمانی از سوم صفر تا بیستم صفر که اربعین امام و شهدا است، خود را به کربلا برسانند؟. اما هر چه باشد مقصد نهایی کاروان مدینه بوده است.
با تلخیص برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی حوزه
شخصى به امام صادق علیه السّلام اعتراض کرد که شـمـا کـه از سـاده پـوشـى حضرت امیرالم?منین على علیه السّلام فرمودید، خودتان چرا لباس قیمتی، نرم و زیبا می پوشید؟
امام صادق علیه السّلام فرمود:
لباس هاى امام على در فرهنگ آن روز بد منظره نبود و انگشت نما نمى شد، اما اگر الان بود و همان لباس ها را مى پوشید، انگشت نما مى شد. پس لباس ما باید متناسب با فرهنگ زمانه ما باشد. گـرچـه قـائم مـا وقـتـى ظهور مى کند همان لباس امام على علیه السّلام را پوشیده به روش امام على علیه السّلام رفتار مى کند
منبع: اصـول کـافـى، ج 1، ص 411 ؛ وسائل الشیعه، ج 1، ص 279.
به گزارش خبرآنلاین فرج الله سلحشور کارگردان سینما و تلویزیون در آخرین اظهارات خود در حاشیه جشنواره فیلم عمار به بیان عقاد خود در خصوص فیلمسازی اسلامی پرداخت.
گزیدهای از صحبتهای او به نقل از ایسنا بدین شرح است:
- مستند یعنی واقعیتی که ریشه در حقیقت دارد و مستندی که مورد نظر ماست برخاسته از معنویت و اعتقادی است که فیلمسازان دارند. به نظر من فیلمسازی که بشود آن را اسلامی تلقی کرد، همین فیلمهایی است که ما در جشنوارهی عمار دیدیم.
-33 سال است که جمهوری اسلامی سعی در تحمل فیلمسازی دارد که از گذشته به ما ارث رسیده بود. سعی کردیم ضعفهای اخلاقی و ناهنجاریهایشان را نادیده گرفته فیلمهای بد را با اصلاحات پخش کنیم، بودجه در اختیارشان قرار دهیم وابستگی و سایر ضعفهایشان را نادیده بگیریم تا بلکه جذب شوند، ولی این اتفاق نیفتاد.
- فیلمسازی امروزه از جای دیگر خط میگیرد و دلیل دیگر این است که ما حرفی برای گفتن نداشتیم و اگر به یک فیلمساز امروزی میگفتیم که کار معنوی و اسلامی کند از ما میپرسید که اسلامی یعنی چه؟! و ما حرفی برای گفتن نداشتیم و او به ما میگفت که حالا من به شما میگویم که یعنی چه و چه کار باید کرد!
- طبق آمار تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی حدودا سه درصد از فیلمسازان ما به فیلمسازی اسلامی معتقدند، زیرا ما در فیلمسازی خود از کشورهای دیگر خط میگیریم و در محیط ناسالم ارزشهای سالم نیز سرکوب میشوند.
- اولین اصل فیلمسازی دنیای امروز دروغ است که خود در پاسخ به علت آن میگویند که هر دروغی یک واقعیتی دارد. ما نیز جواب میدهیم اگر اینطور باشد پس بعد از هر خطایی برای توجیهکردن آنچه برای پنهانکردن خطای خود میبافیم میتوانیم از این دلیل استفاده کنیم و این دلیل قانعکننده برای توجیه دروغ نیست.
- دومین مبنای فیلمسازی دنیای امروز انسانمحوری است یعنی اینکه فیلمساز نظر مستقل شخصی خودش را در قالب فیلم به دنیا و مردم عرضه میکند. مثلا وقتی از من می پرسند که یوسف فیلم من واقعی نبود پاسخ دهم که این یوسف من است ،وقتی از ابراهیم حاتمی کیا پرسیده می شود روح فیلم تو روح اعتقادی نیست، پاسخ می دهد این روح من است و وقتی از نجفی میپرسیم این سربداران نیست او بگوید که این سربداران من است.
-مادی گرایی یعنی سینمای گیشه و جشنواره و شهرت و جایزه. در کجای دنیا دیده شده است که فیلمسازان بگویند خدایا به خاطر تو فیلم میسازیم. به نظر من فیلمسازی دنیا برای مبارزه با خود است نه برای ترویج خدا. چنانچه هالیوود و صهیونیسم سینما را در دنیا برای نابودی اعتقادات مردم و ساقط کردن مذهب از قداست بنا گذاشته است.
-به نظر من درام یعنی ایجاد تعلیق برای کشش یعنی اینکه گرهای در اول داستان ایجاد شود و تماشاگر را تا آخر داستان به انتظار بنشاند تا ببیند این گره کجا باز میشود و فیلمساز نیز در درام وظیفه دارد که در ابتدای فیلم گرهای ایجاد کند سپس مخاطب را تا انتهای فیلم بکشد و بعد در پایان گرهی فیلم را باز کند. آخر رکن سینمای دنیای امروزی قصه زیباست وهر فیلمسازی علاقه دارد که یک داستان قشنگ را به تصویر بکشد.
- ما میتوانیم راست و واقعیت را به جای اولین رکن آن یعنی دروغ جایگزین کنیم. مستندسازان میتوانند به دنبال واقعیت بروند و آن را با اندکی جابهجایی به سینمای داستانی تبدیل کنند.
-برای رکن سوم نیز به جای مادیگری میتوانیم از معناگرایی استفاده کرده و به جای درام نیز عبرت را جانشین کنیم. در عبرتآموزی میبینیم که انسانی خطا کرده و چوب آن را میخورد و از این طریق ما را به تفکر وا میدارد به علاوه که به نظر من ما در فیلمسازی خود داستان زیبا را میتوانیم داشته باشیم.
-در فرهنگ اسلامی داستانهایی خلق شدند که واقعیت نداشته ولی انتهای داستان ما را به سمت یک حقیقت هدایت میکند، مثل قصههای مولانا بنابراین فیلمساز میتواند از همه رفتارها و حرکات انسانها الهام بگیرد و برایش کشف و شهود ایجاد کرده و سپس برای آنها فیلم بسازد.
-بارها دیدهایم که علمای ما وقتی به بالای منبر میروند، میگویند قال الله یا قال رسولالله برای اینکه برای خودشان شانیتی قائل نیستند، بنابراین میگویند هرچه را که خدا بگوید من میگویم چرا که خودم چیزی برای گفتن ندارم. ولی در سینمای دنیای امروز معنویت وجود ندارد و کتاب آسمانی مطرح نیست که سوالاتشان را پاسخ بدهد. بنابراین به اجبار به سمت مادیگرایی رفتند و صهیونیسم نیز به آن دامن زده است.
- ما از خودمان چیزی نداریم که بگوییم و اصلا چه کارهایم که بخواهیم چیزی بگوییم و اگر برای مسائل خود به سخن خدا، به پیامبر و علما رجوع کنیم اشتباهاتمان به حداقل میرسد. لذا داستان را باید اول خدا و سپس انسانهای خداگونه و تربیتیافتههای مکتب الهی و اهل معنا و معرفت بگویند. هنرمند اگر اهل معنا و معرفت نباشد هنرمند نیست و به نظر من فیلمسازی اسلامی نیز امکانپذیر است همانگونه که مستند را میشود اسلامی ساخت فیلم داستانی را نیز میتوان اسلامی تولید کرد.
- فیلمسازی اسلامی مشروط بر این است که فیلمساز اهل کمک به همنوع، دلسوز جامعه، اهل نماز شب، نماز اول وقت، عبادت و ریاضت باشد. اگر فیلمسازی از سر درد فیلم نسازد، فیلمساز محسوب نمیشود. فیلمسازی که برای خود و دل خودش فیلم بسازد فیلمساز محسوب نمیشود و فیلمساز اسلامی نیست.
-همه ما فطرتی الهی داریم که با واقعیت و حرف راست ارتباط برقرار کرده و دروغ را پس میزدند. حتی اگر کافر یا مارکسیست نیز به تماشای فیلمی بنشیند که واقعیت دارد با فطرت او ارتباط برقرار میکند و یک فیلم دروغ هرقدر هم که زیبا ساخته شده باشد، تاثیرات منفی آن بیش از تاثیرات مثبت آن است، در حالی که فیلم واقعی حتی اگر ضعیف ساخته شده باشد باز هم تاثیرات مثبت خود را دارد.
- تصویر یعنی چیزی که با چشم دیده میشود و جذابیت فیلم اسلامی چیزی است که با چشم دیده نشده ولی احساس میشود. علت این که بسیاری از فیلمهای بعد از انقلاب که معنوی بودهاند هنوز نیز به دل مینشینند این است که آنها معنوی وارزشمند هستند و همیشه میتوانند تاثیرگذار باشند. زیبایی داستانهایی که ما به دنبال آنها هستیم بصری نیست و در روح و روان آنها وجود دارد.
-امروزه میشنویم که سینما نباید از ارزشها صحبت کند و فیلمساز فقط باید منتقد باشد و این یعنی اینکه بلانسبت مثل مگس باشد و روی....بنشیند درحالیکه باید پروانه صفت بوده و روی گل بنشیند. من یقین دارم که انسان مومن از فیلم نکتههایی در میآورد که مانع انحراف میشود و علما و انسانهای معنوی ما تحت تاثیر غرب نبوده و از فیلم نکات لازم را استخراج میکند.
-اگر ایمان خود را تقویت کنیم از برداشتی که مثلا از یک آیه قرآن داریم به شرطی که در تضاد با آیههای دیگر نباشد میتوانیم استفاده کنیم چرا که دیگر تحلیل شخصی ما نیست، بلکه آموختههای دینی ماست و وقتی که قصد ساختن یک داستان واقعی را داریم با وجود اینکه حق تبدیل و تغییر نداریم ،از تفسیر خودمان میتوانیم استفاده کنیم. چراکه فیلمساز مفسر حوادث و ارزشها و ضد ارزشهای جامعه خود است.
-ما فقط در سینما میتوانیم یک موضوع سطحی را نشان دهیم همانطور که سینما سطحی است. سینما ضعیف است و در بسیاری از جاها فیلم و دوربین ناتوان است. این یعنی اینکه در جایی که در توان تصویر است و میشود از آن استفاده کرد باید به سراغ چیزهایی پیش برویم که امکان تصویربرداری آن موجود است و اگر دیدیم با ورود به چیزی حق مطلب را میتوانیم ادا کنیم، باید وارد شویم البته به هر چیزی نباید دست بیندازیم. به علاوه من معتقدم توانایی بشر محدود نیست و هر چه انسان رشد بیشتری پیدا کند، میتواند راهی برای به تصویر کشیدن ارزشها پیدا کند.
- من 60 سال دارم و از 12 سالگی به سینما رفتم. 48 سال است که حدودا 10 هزار فیلم دیدهام و در حوزهی سینما و تصویر خالی از ذهن نیستم و به نظرم دنیای امروز خود را به تصویر محدود کرده است اگر در پشت سینما تصویری از معنویت نباشد سینما مادی شده و ما به عنوان فیلمساز اسلامی اگر بخواهیم به تصویر بپردازیم فیلمساز اسلامی نیستیم و فیلمساز صهیونیسم و هالیوود شدهایم. فیلمسازی زاییده معنویت نیست زاییده خودبزرگبینی و شهرتطلبی است و در غرب به وسیلهای برای استعمار تبدیل شده است.
-امروزه میبینیم که لباسهای بومی ایرانیان از بین رفته است و این فقط به خاطر رسانهها اتفاق افتاده است و آنها به ما میگویند که چه بخوریم و چه بپوشیم بعد از فروپاشی شوروی آمریکا به آن کشور شلوار جین و فست فود را وارد کرد و این یعنی این که آنها میخواستند شکل لباس پوشیدن و غذا خوردن مردم را تغییر بدهند. من معتقدم اگر فیلمسازی با همین شکلش ادامه پیدا کند روزی میرسد که ریشوها و چادریها را در خیابانها سنگسار کنند.
-هر فیلمی که میبینیم نشانه شخصیت فیلمساز آن است، اگر فیلمی بخواهد به جامعه لطمه بزند نباید ساخته شود ، من نیز زمانی که گفتم فیلمسازی ما فاحشه خانه شده است و بعد احساس کردم به جامعه ضربه میزند، عذرخواهی کردم با اینکه کل فیلمسازان مورد نظر من نبودند و ما فیلمسازان متعهد و متشخص نیز داریم.
-اگر ما در فیلمی بخواهیم جامعه را لجن نشان دهیم غلط است، ولی اگر درد جامعه را نشان داده و در کنارش راه حل قرار دهیم این خوب است.33 سال است که به سینما و تلویزیون چیزی نگفتهایم و نتیجهاش این شده است که حدودا سه درصد آثار دههی 70 قابل پخش است، اما باقی آنها سبک بوده و قابلیت پخش ندارند، در حالی که در دههی 60 از هر 100 فیلم 15 فیلماش خوب است و به نظر من به جای تجلیل از فیلمسازانی که اهل معرفت نیستند باید فیلمسازهای صالح و مومن مورد تجلیل قرار بگیرند، چرا که نتیجهی آنچه که تاکنون انجام دادهایم این است که امروز میبینیم.
به گزارش افکارنیوز به نقل از فارس، حسین شریعتمداری در جمع بسیجیان شرکت کننده در رزمایش الی بیت المقدس سپاه حضرت ولیعصر (عج) خوزستان اظهار داشت: به گفته رسانههای خارجی بینظیرترین و پرجمعیتترین تظاهرات بعد از رحلت امام 9 دی ماه بوده است.
نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان افزود: حماسه حضور مردم در 9 دی بار دیگر به همگان ثابت کرد که «خامنهای خمینی دیگر است».
وی یکی از راههای ورود دشمن را فضای مجازی عنوان کرد و گفت: خوشبختانه هم اکنون در فضای سایبری دشمن شکست خورده، زیرا این فضا در دست حزب الله است و رژیم صهیونیستی از حزب الله در فضای مجازی باید بترسد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی در ادامه به برنامه ریزی دشمن برای فتنه سال 1388 اشاره کرد و ادامه داد: دشمن از قبل از انتخابات برای براندازی و انجام نقشههای خود برنامه ریزی کرده بود
اجرای فتنه بر اساس فرمول خارجی
مدیر مسئول روزنامه کیهان با اشاره به افشاگریهای این رسانه قبل از وقوع فتنه گفت: ما مراحل اجرای فتنه را پیش بینی میکردیم، غیبگو نبودیم، ولی میدانستیم که کمیته صیانت از آرا در ستاد انتخاباتی یکی از کاندیداها تشکیل میشود و رنگی را انتخاب میکنند.
شریعتمداری با بیان اینکه فتنه گران بر اساس یک فرمول پیش میرفتند اظهار داشت: آنها به اسم انتخابات آمدند، ولی این دروغ محض است که به خاطر اعتراض به نتایج انتخابات به صحنه آمدند.
وی تصریح کرد: هر وقت دیدید جریانات نامتناجس با یکدیگر ائتلاف کردند برای فهمیدن هدفشان باید به تابلویی که بالا میبرند نگاه کرد و از مواضع گروههای شرکت کننده در ائتلاف، مخرج مشترک گرفت.
این روزنامه نگار در ادامه برخی از گروههای ائتلاف کننده در فتنه سال 1388 را نام برد و اضافه کرد: بهاییها، منافقین، مارکسیتها و سلطنت طلبها به میدان آمدند و چیزی شبیه جنگ احزاب در صدر اسلام را به وجود آوردند.
تکرار جنگ احزاب
مدیر مسئول روزنامه کیهان برخی از تفاوتها و شباهتهای جنگ احزاب با فتنه 1388 را برشمرد و گفت: در جنگ احزاب و فتنه بعد از انتخابات همه با هم برای ضربه زدند به نظام اسلامی دور هم جمع شده بودند با این تفاوت که فتنه 1388 عمقش به مراتب بیشتر از جنگ احزاب بود.
شریعتمداری با اشاره به شعارهای فتنه گران در دوران فتنه عنوان کرد: در روز قدس سال 1388 یکی از رادیوهای بیگانه شعار این روز را «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» اعلام میکند که دقیقا همین شعار تکرار میشود.
سرپرست موسسه کیهان گفت: اگر سران فتنه با دشمنان نظام نبودند و نقشههای آنان را اجرا نمیکردند، پس چرا وقتی حرفهای علنی از سوی مقامات رژیم صهیونیستی و آمریکا در حمایت از فتنهگران بیان میشد اعتراض نکردند و نگفتند که ما با اینها نیستیم.
وی تاکید کرد: اگر مدیریت الهی رهبر معظم انقلاب و فرماندهی کل قوا نبود با فتنههای کمتر و کوچکتر از فتنه 1388 کشور از بین میرفت.
این تحلیلگر مسایل سیاسی با بیان اینکه دشمن تصورش این بود که پیروز میشود اذعان کرد: چون مطمئن بودند در بر اندازی نظام پیروز میشوند لذا سران آمریکا مستقیم به صحنه آمدند و از سران فتنه به طور علنی حمایت کردند.
رزمایش الی بیت المقدس امروز در اهواز با آرایش نیروها آغاز شده و فردا (جمعه 8 دی ماه) برنامه اصلی این رزمایش به اجرا در می آید.
یرای دانلود کلیک کنید