نظر بدهید |
به گزارش بی باک به نقل از سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی: دوشیزه «آکی کو کروکاوا» دانشجوی ژاپنی بعد از انجام تحقیقات لازم سرانجام در تاریخ 24/1/92 در حضور حضرت آیت الله موسوی اردبیلی، از مراجع تقلید قم، با ذکر مبارک شهادتین به دین اسلام مشرف شد و رسماً مذهب شیعه جعفری را به عنوان مذهب خود انتخاب نمود.
وی ضمن اظهار مسرّت از تشرّف خود به اسلام، از حضرت آیت الله موسوی اردبیلی بخاطر وقتی که دراختیار وی قرار داده، تشکر نمود و از این که در حضور معظم له به عنوان یک مرجع دینی، انتخاب خود را رسماً اعلام کرده است، اظهار شعف و شادمانی نمود.
"آکی کو کروکاوا" اظهار داشت: این انتخاب بعد از مدتی تحقیق از طریق مطالعه اینترنتی و البته تحت تأثیر و راهنمایی یکی از آشنایان وی که 15 سال قبل در محضر حضرت آیت الله موسوی اردبیلی به دین اسلام مشرف شده بود، صورت گرفته است.
وی با شادمانی می گفت: اسلام دین پاکی است و من آن را باور دارم، من اسلام را دوست دارم، خدا را دوست دارم و دعا کردن را دوست دارم.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران به نقل از ابنا ، خشونت علیه مسلمانان، که سال گذشته تنها به ایالت غربی راخین محدود شده بود، امروز در سرتاسر کشور میانمار گسترش یافته است. گروههای مهاجم خشمگینی از بوداییها، که برخی با جنبش نظامی "9 6 9" که به معنای «ویژگیهای نهگانه بودا، شش راه بودا و ویژگیهای نهگانه رهبانیت» است در ارتباطند، در شهرهای میکتیلا، نایپیادا، باگو و به تازگی نیز یانگون، بزرگترین شهر این کشور، به مسلمانان حملهور شدهاند.
بسیاری از مسلمانان یانگون، باگو و دیگر شهرهای بزرگ جرأت رفتن به مسجد، وارد شدن به فروشگاههای مواد غذایی مسلمانان یا نشان دادن مسلمان بودنشان خارج از خانهها و مغازههایشان را ندارند. در دوسال گذشته، دستکم 100 هزار مسلمان آواره، و هزاران مسلمان دیگر نیز کشته شدهاند.
ضعف دولت مرکزی میانمار این قدرت را به اقوام و قبایل تندروی این کشور داده است تا اقدامات وحشیانه و خشونت باری را بر ضد اقلیت مسلمان اعمال کنند. "تین سین" رئیس جمهور میانمار 6 می در سخنانی مدعی شد که دولت میانمار متعهد به ایجاد جامعه ای آرام و هماهنگ در استان راخین است.
ولی اتفاقات دردناک در استان راخین و اقدامات خشونت بار بر ضد مسلمانان این منطقه واقعیت های دیگری را نشان می دهد. ایجاد پناهگاه های اضطراری برای مسلمانان روهینگیا اکنون تبدیل به مکانی دائمی برای آنان شده و این مکان ها شبیه به زندان شده است.
مسلمانان اجازه خروج از این اردوگاه ها و پناهگاه ها را ندارند. کارگران امداد و نجات تهدید می شوند. خشم و نگرانی مسلمانان در این اردوگاه ها به اوج خود رسیده است.
این اتفاقات و حملات به مسلمانان میانمار در حالی ادامه دارد که بر اساس آمار رسمی دولت میانمار در ماه مارس گذشته 43 نفر در شهر میکتیلا کشته شدند.
همچنین روز دوشنبه دوم اردیبهشت ماه انتشار ویدئویی در میانمار و بازتاب گسترده آن باعث شد تا بار دیگر تحولات داخلی میانمار به یکی از مهمترین کانون های توجه مخاطبان خبر و تحلیلگران تبدیل شود.
ویدئویی که علاوه بر تصاویر حمله گروهی افراطیان بودایی، صحنه هایی باورنکردنی از ضرب و شتم شدید و حتی آتش زدن مسلمانان در آن به چشم می خورد.
بر اساس گزارش های موجود و مورد تایید رسانه های غربی، مسلمانان میکتیلا به فجیع ترین وجه ممکن قربانی خشونت های بوداییان افراطی شده اند.
به عنوان مثال، در جریان دور جدید نسل کشی مسلمانان، 20 پسر بچه مسلمان از مدرسه ربوده و پس از قطعه قطعه شدن، اجسادشان به آتش کشیده شده است.
گفتنی است تا کنون آمار رسمی در مورد تعداد دقیق کشتههای نسلکشی مسلمانان میانمار وجود ندارد و بر اساس آمار غیر رسمی در حوادث اخیر 170 نفر کشته شده، 7 هزار نفر زخمی شده و 40 هزار فعال مسلمان دستگیر و روانه زندان شدهاند.
رهبر مسلمانان میانمار دکتر محمد یونس نیز سکوت کشورهای مسلمان در کنار کشورهای غربی و مجامع حقوق بشری را علت ادامه یافتن کشتار مسلمانان این کشور میداند.
به گفته وی بودیستهای افراطی مسلمانان را در میان خود نمیخواهند و به همین دلیل جوانان و به خصوص تحصیل کرده های مسلمان را دستگیر کرده و به نقطه نامعلومی می برند و به زنان مسلمان تجاوز می کنند.
اصلاحات مد نظر آمریکا که پس از سفر هیلاری کلینتون به میانمار در این کشور آغاز شد، همچنان در بایکوت کامل خبری در جریان است.
سه شنبه گذشته، آیت الله مصباح یزدی در سخنان مهمی در جمع اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری، به بیان منطق حاکم بر انتخاب اصلح از سوی این جبهه پرداخته و مطالب مهمی را درباره حضور گزینه جبهه پایداری در انتخابات پیش رو مطرح کردند.
به گزارش رجانیوز، علامه مصباح در این دیدار این گونه اظهار داشتند: من در پیشگاه الهی شهادت می دهم در بین کسانی که در یازدهمین دوره ریاست جمهوری کاندیدا شدهاند جناب اقای دکتر لنکرانی اصلح هستند و امیدوارم که این شهادت برگ زرینی درنامه 80 ساله من باشد.
ایشان در بخشی دیگر از سخنان فرمودند : برخی از افرادی که کاندیدا شدند من به آنها ارادت دارم و آنها نور چشم من محسوب می شوند اما برای این کار مناسب نیستند. آقایان روی فردی توافق کردهاند که بنده از 7سال پیش او را در نظر گرفته بودم ولی به کسی نگفته بودم. بینی و بین الله شهادت می دهم که روی زمین و زیر این آسمان کسی اصلح از آقای لنکرانی نمیشناسم.
برای دیدن فیلم به این آدرس بروید
http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=157628
نام احمد امینی برای فرماندهی گردان 410 غواص خاتمالانبیا از لشکر 41 ثارالله مورد توافق همه فرماندهان و نیز نیروهای رزمنده بود. احمد روستازادهای از محمد آباد رفسنجان که سالها نگین رزمندگان لشکر بود، خیلی شیفته داشت. نیروهایش عاشقش بودند.
خاطرات زیر تنها چند چشمه از آن مهربانیها و معنویتهاست:
بزرگ اما کوچک
جثهاش لاغر بود که رفت به بسیج و بی مقدمه گفت: میخواهم بروم جبهه. قد و قوارهاش را که دیدند، به او خندیدند. یکی گفت: بچه برو برههایت را بچران. خیلی ناراحت شد اما کوتاه نیامد. گفت: پدر من یک کشاورز است. من همیشه به او کمک میکنم. اگر لازم باشد در جبهه هم گوسفند میچرانم و شیرشان را میدوشم. وقتی دیدند دستبردار نیست، فرستادندش تا درختهای پایگاه را هرس کند. کار هرس که تمام شد، گفت: من عرضه هر کاری را دارم و تا به جبهه نروم، دستبردار نیستم.
سنگ صبور
معروف بود که حاجی در جبهه با کلامش بچهها را نوازش روحی میدهد. با وجود حاجی هیچ کس احساس تنهایی و غربت نمیکرد. همواره به سنگرها و چادرهای گردان سرکشی میکرد. همراه رزمندهها غذا میخورد. با تک تک آنها نشست و برخاست داشت. با بچهها درد دل میکرد و سخنانشان را میشنید. بین هیچ کدام از نیروهای گردان فرق نمیگذاشت. به همه یکسان احترام میگذاشت؛ حتی در تقسیم امکانات این یکساننگری را رعایت میکرد. هیچ گاه به نیروهای تحت امرش جسارت نمیکرد. بهترین امکانات را برای آنها تهیه میکرد. وقتی تمرینات سخت میشد، مدام میگفت: بچهها، از دست من که ناراحت نیستید؟ اگر شما را اذیت میکنم مرا ببخشید. مجبوریم که این آموزشها را بگذرانیم.
آیه «و جعلنا» بخوانید
گیر کرده بودند پشت خاکریز عراقیها. قایق گشتی هر لحظه نزدیکتر میشد. بد اوضاعی بود. بچهها پرسیدند: نظرت چیست؟ چه کار کنیم بهتر است؟ حاجی با آرامش همیشگی گفت: هیچی. آیه «و جعلنا» بخوانید.
زمزمه غریبانه بچهها آغاز شد. حاجی هم زیر لب زمزمه میکرد. قایق عراقیها هر لحظه نزدیک و نزدیکتر میشد، به قدری که بالاخره لبه پلاستیکی اش گرفت به دست حاجی. لحظه سختی بود. حاجی همچنان داشت و جعلنا میخواند. پس از چند دقیقه قایق عراقی راهش را گرفت و رفت و نفس راحتی کشیدیم.
به دنبال برادر
حسین برادر بزرگش بود که در عملیات والفجر 1 مفقودالاثر شد. پس از شهادت حسین مادرش گفت: حالا که حسین شهید شده و جنازه اش برنگشته، وقتی میآیی مرخصی چند ماه در خانه بمان، بعد برو به جبهه؛ اما حاجی زیر بار نرفت و گفت: خدا آدم را بر اساس اعمال خودش مؤاخذه میکند. اگر حسین رفته و شهید شده، خودش سعادتمند شده و به خودش مربوط است. من نمی توانم از قافله آنها عقب بمانم. هر کس پاسخگوی اعمال خودش است.
توسل به حضرت زهرا (س)
جلسه آخر بود. چیزی به عملیات والفجر 8 نمانده بود. حاجی داشت در حضور فرماندهان قرارگاه با حرارت وظایف گردانش را تشریح میکرد. سکوت خاصی بر جلسه حاکم بود. درباره نحوه عبور از اروند به قدری محکم و قاطع سخن میگفت که فرماندهان را شک برداشت تا جایی فرمانده قرارگاه سکوت را شکست و پرسید: آقای یامینی، اگر دشمن وسط آب تو را دید چه کار میکنی؛ وسط آب چه کار میتوانید بکنید؟
حاج احمد با قاطعیت گفت: معلومه. وجعلنا... میخوانیم. پس از توسل به حضرت زهرا (س)و دعا برای امام، زد زیر گریه.
نگین گردان غواصان
غواصها مثل یک نگین وسط محوطه دوره اش کرده بودند. یکی موهایش را شانه میکرد. یکی دیگر خاک لباسش را میگرفت. یکی او را نوازش میکرد. یکی چشم دوخته بود به صورت حاجی و همینطوری به او نگاه می کرد.
بساط خنده و شوخی برقرار بود. یکی از بچهها پرسید: حاجی، دوست داری ترکش به کجای بدنت بخورد؟
حاجی بلافاصله دست گذاشت روی پیشانی اش و گفت: دوست دارم امشب یک بخش از بدنم را در راه خدا بدهم. امام حسین( ع) در این راه سر داد، من هم دوست دارم یک قسمت از سرم باشد.
وقت خبر شهادتش در بین بچهها پیچید دیدند که ترکش یک قسمت سرش را برده است.
شهیدحاج احمد امینی، فرمانده گردان 410 خاتم الانبیاء، لشکر ثار الله و شهید مهدی جعفر بیگی و دست نوشته شهید احمد امینی برای مادرش: این عکس را در دریاچه نزدیکمان گرفتهایم. امیدوارم آن را بپذیرید. خداحافظ ای مادر.
او به آرزویش رسید
ساکش را برداشت و بند پوتینهایش را سفت کرد. مثل دفعههای پیش نبود. انگار گرفته بود. بغض داشت این بار. خداحافظی سختی از مادر کرد. سر به زیر داشت. بریده بریده گفت: مادر! یک چیزی میخواهم بگویم. من همه واجباتم را انجام داده ام. حتی حج رفته ام. حالا دیگر مطمئن هستم که شهید میشوم. بعد رو کرد به بقیه و گفت: در عملیات لباس غواصی تن من است. جنازه ام اگر به دستتان رسید و توانستید مرا بشناسید از روی این لباس زیر و این زیر پیراهن سبز شناساییام کنید. بعد خداحافظی کرد و رفت.
وقتی خبر شهادت احمد به گوش مادرش رسید، دستهایش را بالا برد و گفت: مادر، خدا تو را رحمت کند. شیرم حلالت. رفتی و به آرزویت رسیدی. فدای یک تار موی علی اکبر امام حسین(ع).
علمدار لشکر
وقتی حاج احمد از سفر حج بازگشت گفت، در مکه با خدا عهد کرده ام در عملیات بعدی شهادت را نصیبم کند و این اتفاق افتاد.
سه برادر بودند که با هم در جبهه حضور داشتند و هر از گاهی یکی از آنها مجروح میشد. حسین در والفجر یک در سال 61 به شهادت رسید و حاج احمد در سال 64 در والفجر 8 به او پیوست.
سردار حاج قاسم سلیمانی او را علمدار لشکر خطاب میکرد. مادر ما نه تنها پس از شهادت حاج احمد بی تابی نکرد , بلکه به سراغ دیگر خانواده شهدا میرفت و به آنها دلداری میداد.
بخشی از وصیت نامه سردار شهید حاج احمد امینی خطاب به مادرش:
ای مادر فداکارم که سالیان دراز برای فرزند حقیرت رنجها کشیدی، مصیبتها تحمل نمودی که میدانم در فراقم قرار نداری. در سختیها زینب کبری(س) را در ذهنت بیاور.
ای مادر دلسوزم، سلامم بر تو باد. میدانم که از جبهه آمدنم، ناراحت نیستی.
مادرجان من از علی اکبر عزیزتر نیستم و اینک میدانم که یک موی علی اکبر امام حسین(ع) را به همه وجود من و فرزندان دیگرت عوض نمی کنی.
پس مرا ببخش و خشنود باش که نیمی از دردهای زینب کبری(س) بر تو وزید و حرف همیشگیات که میگفتی قربان دردهای دلت زینب، برایت معنی شد.
انشاءالله نزد زهرای اطهر(س) رو سفید باشی.
گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،یک روزنامه لبنانی اعلام کرد؛ سه گروه تحقیقاتی از سوی چند تن از مراجع عظام تقلید و حوزههای علمیه برای بررسی معجزه اخیر در حرم حضرت خوله(س) دختر سیدالشهداء(ع)، به شهر بعلبک در لبنان اعزام شدند .
روزنامه لبنانی "الأخبار" که از رسانههای نزدیک به حزبالله لبنان به شمار میآید، با اعلام این خبر نوشت: در پی جوشش خون از در و دیوار و ضریح حرم حضرت خوله(س) در بعلبک، سه گروه تحقیقاتی از سوی چند تن از مراجع عظام تقلید و حوزههای علمیه برای بررسی معجزه اخیر در حرم حضرت خوله(س) دختر سیدالشهداء(ع)، به شهر بعلبک در لبنان اعزام شدند تا ماهیت مایع سرخرنگ ترشحشده از در و دیوار و ضریح این آستان را بررسی کنند که نتایج این تحقیقات پس از دستیابی نیز بهزودی اعلام خواهد شد.
"رامح حمیه" خبرنگار روزنامه "الأخبار" که برای اطمینان از صحت این خبر در حرم حضور یافته بود گزارش داد: «از لحظه اعلام وقوع این معجزه در حرم حضرت خوله(س)، هزاران تن از مؤمنین فوجفوج از شهرهای مختلف برای رؤیت این معجزه از نزدیک به بعلبک آمدهاند و برخی از آنان نیز شب را در آنجا بیتوته کردند که ورود دستههای زوار به این شهر همچنان تا لحظه تنظیم این گزارش ادامه دارد.»
یکی از زوار در گفتوگو با الاخبار میگوید: «ما فیلمها و عکسهای این معجزه را در اینترنت و تلفنهای همراه دیدیم و اکنون به اینجا آمدهایم تا با چشم خود این معجزه را ببینیم.»
"فاطمه الدیرانی" میگوید: «هر مؤمنی که دوستدار پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) بوده به بعلبک آمده تا به حرم دختر فرزند پیامبر تبرک جوید و من و همسر و پنج فرزندم هم از شهر "قصر نبا" به اینجا آمده ایم تا این معجزه را شاهد بگیریم و بگوییم اسلام این نیست که اکنون به اسم قتل و ذبح بیگناهان شاهد آن هستیم.»
به نوشته این روزنامه، جمعیت پیر و جوان، زن و کودک و حتی پیرزنان نیز از روز یکشنبه تا امروز به حرم حضرت خوله(س) هجوم آوردهاند تا علاوه بر تبرکجویی از آثار این معجزه، آن را به چشم ببینند و وقوع آن برایشان اثبات شود؛ خونی که از باریکترین کندهکاریهای روی ضریح طلایی و نقرهای حرم گرفته تا گوشههای ما بین ضریح و درخت بزرگ و قدیمی کنار ضریح.
خبرنگار الاخبار میافزاید: هر زائری میتواند آشکار این رنگ سرخ را بین فلزات و سنگهای بهکار رفته در این حرم مشاهده کند و بوی عطر عود و مشک و عنبری را که از حرم به مشام میرسد احساس کند.
حجت الاسلاموالمسلمین سید "نصرات قشاقش" از علمای حزبالله لبنان نیز درباره وقوع این معجزه گفت: «مجلس عزایی از سوی شیخ "هشام یزبک" از روحانیون بعلبک در حرم حضرت خوله(س) برپا شده بود و شیخ مشغول روضهخوانی بود که ناگهان خون از در و دیوار حرم جوشیدن گرفت.»
وی در پاسخ به برخی شبهات مطرحشده از سوی رسانههای وهابی علیه این معجزه میافزاید: «این ماده، بر خلاف آن چیزی که برخی رسانههای معاند ادعا کردهاند به هیچ وجه یک ماده خارجی مانند عطر و عنبر و .. نیست.»
این عالم دینی گفت: «من پیش از زیارت حرم نیز تماسی با شیخ "فؤاد دبوس" داشتم و ایشان نیز این موضوع را تأکید کرد که تا کنون هیچ کس نتوانسته با هیچ وسیلهای این مایع را پاک کند زیرا این مایع از داخل سنگ و فلز جوشیده و از داخل آن فرو ریخته است و خدام حرم نیز تأکید دارند که تا پیش از وقوع این معجزه، هیچ کس مایعی روی این بخشها نریخته است.»
حجتالاسلام شیخ "علی الحاجحسن" از روحانیون حزبالله لبنان در بعلبک نیز در سخنانی که پس از وقوع این معجزه در صحن حرم ایراد کرد و فیلم آن نیز در اینترنت موجود است، گفت: این معجزه، محصور به نقطه خاصی نیست که بخواهیم بگوییم کسی مایعی روی سنگی ریخته و گریخته؛ بلکه معجزهای است که بخشهای مختلف حرم را شامل میشود، هم بخش شمالی ضریح مطهر و هم دیوارهای سنگی.»
این روحانی لبنانی که مسؤولیتی در این آستانه مقدسه نیز دارد، تأکید کرد: «بنده پس از اطلاع از این رخداد در ساعت چهار و نیم، چهار نفر از افراد مورد اعتماد را برای بررسی فرستادم که پس از مدتی دو نفر از آنان برگشته و به صحت موضوع گواهی دادند و بعد خودم به داخل حرم رفتم و دیدم خون از داخل سنگها و از لابلای گلها و برگهای حکاکیشده روی ضریح میجوشد و بیرون میزند و جالب اینکه آثار آن هم با دستمال و هیچ ماده دیگری هم پاک نمیشود.»
وی ادامه داد: «بنده پس از حضور در حرم، پیگیر جزئیات ماجرا شدم تا اینکه متوجه شدم شخصی که در حرم مشغول روضهخوانی بوده به ضریح رو میکند و خطاب به این بانوی سهساله میگوید "حرم عمه بزرگوار شما و خواهرتان در دمشق در معرض تهدید است؛ اگر شما دختر سیدالشهداء(ع) و خواهر حضرت رقیه(س) هستید عنایتی فرمایید" که در این لحظه خون از در و دیوار و ضریح میجوشد.»
وی افزود: «معجزه بالاتری که خود ما نیز شاهد آن بودیم تغییر رنگ گلدستههای حرم مطهر حضرت خوله(س) بود که به مدت حدود یک ساعت از رنگ طلایی به مشکی پررنگ تغییر رنگ داد.
خبرنگار الأخبار نیز این سخن را تأیید کرده و میگوید: «گنبد و منارههای حرم مطهر، حدود یک ساعت به رنگ سیاه درآمد و پس از آن بار دیگر آرامآرام روشن شد و به رنگ طلایی برگشت و من خودم فیلم این معجزه را هم دیدم.»
یک روحانی شیعه در گفتوگو با الأخبار میگوید: وقوع معجزات در هر زمان و مکانی ممکن است کما اینکه پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان(ع) هم صاحب کرامات بودهاند اگرچه نیازی به معجزه و کرامت ندارند اما هدف آنان این است که حب ما به ایشان و به سیدالشهداء(ع) بیشتر شود چنانکه اگر معجزهای هم رخ ندهد ذرهای از حب ما به پیامبر(ص) و خاندان مکرم ایشان کاسته نخواهد شد.»
شیخ "فؤاد دبوس" گفت: «برخی رسانهها ادعا کردهاند که زائران هندی و پاکستانی به زیارت حرم آمده بودند و به دیوارها عطر پاشیدهاند که با پیگیریهای دقیقی که بنده به عمل آوردهام و پرسوجوهایی هم که از خادمان حرم داشتهام این ادعا عاری از صحت است و هیچ زائری از هند و پاکستان به زیارت حرم نیامده است.»
وی افزود: «شایعاتی که در شبکههای اجتماعی نقل میشود مبنی بر اینکه مراجع دستور تخلیه حرم را دادهاند یا نیروهای امنیتی منطقه را محاصره کردهاند دروغی بیش نیست و درهای حرم به روی همه زوار برای زیارت و رؤیت این معجزه باز است.»
حجتالاسلام "شفیق جرادی" از روحانیون حزبالله لبنان در منطقه نیز گفت: «بنده این معجزه را از نزدیک با چشم خودم دیدم و جوشش خون از در و دیوار و ضریح را مشاهده کردم؛ متأسفانه شنیده میشود برخی از بهظاهر مؤمنین نیز در این معجزه تشکیک کردهاند ولی امیدوارم اشتباه کرده باشم و این افراد وهابیهایی بوده باشند که در قالب شیعه در قلوب مؤمنین تشکیک و تردید ایجاد میکنند. از همه میخواهم این قبیل مسائل را انکار نکنند و دستکم تا پیش از اثبات آن از سوی مراجع دینی و علمی، رد نکنند زیرا اگر از روی عقیده چنین سخنی را به زبان بیاورند برایشان فاجعه به بار خواهد آورد و آخرتشان را تباه خواهد کرد.»/مشرق
اجتماع هزاران نفری مدافعان حرم شب گذشته در ورزشگاه شهید شیرودی برگزار شد.