آیتالله نجمالدین طبسی استاد خارج مهدویت حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه بیش از 150 حدیث مهدوی از امام باقر(ع) بیان شده است، ابراز داشت: تنها در یک حدیث امام محمدباقر(ع) از جوانب مختلف به تبیین مسئله مهدویت میپردازد، از جمله در ارتباط با علایم ظهور مانند ندای آسمانی، خروج سفیانی، مکان ظهور، قتل نفس زکیه، خسف بیداء (بیابانی در نزدکی مدینه)، خروج یمانی و علایم دیگر ظهور از وجود امام باقر(ع) برای ما روشن شده است.
وی با اشاره به پاسخ امام باقر(ع) به فضیل درباره زمان ظهور که فرمود: «آنها که وقت تعیین میکنند، دروغ میگویند»، افزود: البته نهی از تعیین وقت، شامل نشانههای حتمی ظهور نمیشود؛ چرا که امام باقر(ع) در ذیل یک روایتی میفرماید: «لَیْسَ بَیْنَ قِیامِ القائمِ وَقَتْلِ النَّفْسِ الزَّکیَّةِ اَکْثَرَ مِنْ خَمْسَ عَشَرَ لَیْلَة»، بین ظهور مهدی(عج) و کشته شدن نفس زکیه، بیش از 15 شب فاصله نیست».
آیتالله طبسی با بیان اینکه امام باقر(ع) به ساعت ظهور در روایت اشاره کرده است، خاطرنشان کرد: باقر آلمحمد(ص) میفرماید: «یظْهَرُ الْمَهْدِی بِمَکةَ عِنْدَ الْعِشاءِ مَعَهُ رایةُ رَسُولِ اللهِ(ص) وَقَمِیصُهُ وَسَیفُهُ وَعَلاماتٌ وَنُورٌ وَبیانٌ»، مهدی(عج) هنگام نماز عشا در مکه در حالی که پرچم رسول الله بر دست و پیراهن او را در بدن و شمشیر وی را با خود دارد، ظهور میکند و با او نشانهها و نورانیت و بیان ویژهای است.
وی با اشاره به اینکه امام باقر(ع) به محتوای سخنان امام مهدی(عج)، جمع شدن 313 یار در مکه بدون هماهنگی و اطلاعرسانی، نخستین حکومتی که از بین میبرد و برخی از فتوحات حضرت حجت(عج) پرداخته کرده است، ادامه داد: «وَیَجِىءُ وَاللّهِ ثَلاثُ مِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلاً فیهِمْ خَمْسُونَ امْرَأَةً یَجْتَمِعُونَ بِمَکَّةَ عَلى غَیْرِ میعادٍ»، به خدا سوگند! 313 نفر یاران مهدى(عج) مىآیند که 50 نفر از آنان زن هستند و بدون هیچگونه وعده قبلى در شهر مکه گرد هم جمع مىشوند»، همچنین امام(ع) فرمود: چون امام مهدی(عج) قیام کند، به مسجدالحرام میرود و پشت به کعبه میایستد و 313 مرد نزد او حاضر میشوند و نخستین سخنی که به زبان جاری میکند، این آیه است: «بَقِیَّةُ اللّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ»، نیز بر پایه روایات دیگر، حضرت در مسجد الحرام ضمن اعلام ظهور، خود را به جهانیان معرفی و همگان را به پیروی از خود و پذیرش دین الهی دعوت میکند.
نویسنده کتاب «معجم احادیث امام مهدی(عج)» همچنین با اشاره به نقش ایرانیان در زمان ظهور با توجه به روایت امام باقر(ع)، بیان داشت: حضرت محمدباقر(ع) در روایتی ضمن اشاره به پرچمهایی که از طرف ایران برای کمک امام زمان(عج) به سوی کوفه حرکت میکنند، فرمود: «تَنْزِلُ الرّایاتُ السُّودُ الَّتی تَخْرُجُ مِنْ خُراسان اِلیَ الْکُوفَةِ، فَاِذا ظَهَرَ الْمَهدیُّ بَعَثَ اِلَیه بِالْبَیْعَةِ»، پرچم های سیاهی از ناحیه خراسان بیرون میآید و به جانب کوفه به حرکت در میآید. پس چون مهدی ظاهر شود، اینان وی را دعوت به بیعت میکنند.
نظر بدهید |
کاندیدای جبهه پایداری مبنای انتخاب مردم را صداقت، شفافیت و انقلابی بودن دانست و تصریح کرد: برخی می گویند اگر می خواهی رأی بیاوری هرجا که رفتی مطابق میل مخاطبان صحبت کن. اگر بسیجی و انقلابی بودند، همان طور صحبت کن که آن ها دوست دارند و اگر علاقه ای به انقلاب نداشتند طوری صحبت کن که مطابق میلشان باشد .
به گزارش رجانیوز دکتر لنکرانی در حمع پرشور مردم خرم در تالار شهر خرم آباد، با اشاره به این موضوع که انتخابات پیش رو بعد از فتنه 88 برگزار می شود گفت: این انتخابات مورد طمع برخی هاست. برخی می گویند دیدید سال 88 اشتباه کردید؟ دیدید حرف هایی که می گفتید اشتباه بود؟ دیدید ایستادن مقابل امریکا اشتباه بود؟ ممکن است برخی که در سال 88 به یک سری چیزها نرسیدند، الآن بخواهدن ادامه آن فتنه را دنبال کنند. در این دوره خیلی بعید است فتنه خیابانی باشد، بلکه فتنه گفتمانی است.
وی حضور پرشور در انتخابات را مهمترین نکته این انتخابات دانست و افزود: نکته ای که بیش از همه مهم است، حضور است. بیش از آنکه چه کسی رأی بیاورد، حضور در این انتخابات مهم است. این حضور باید حضوری گسترده و پر شور باشد. البته به فضل خدا حضور مردم در این انتخابات حضوری گسترده خواهد بود.
وی تصریح کرد: رهبر انقلاب فرمودند همه سلیقه هایی که خود را معتقد به نظام اسلامی می دانند در انتخابات شرکت کنند. برخی متوجه اهمیت این موضوع نیستند. نظام ما امروز به بلوغی رسیده است که توان حضور سلایق مختلف را در انتخابات دارد.
وی سپس به تبیین دیدگاه های برخی درمورد تحریم پرداخت و اضافه کرد: می گویند اگر می خواهید فشارهای خارج از کشور از بین برود، نباید دیگر بر روی آرمان ها و انقلابی گری پافشاری کنید. در صورتی که ما می گوییم باید بر آرمان ها پافشاری کرد.
کاندیدای جبهه پایداری مبنای انتخاب مردم را صداقت، شفافیت و انقلابی بودن دانست و تصریح کرد: برخی می گویند اگر می خواهی رأی بیاوری هرجا که رفتی مطابق میل مخاطبان صحبت کن. اگر بسیجی و انقلابی بودند، همان طور صحبت کن که آن ها دوست دارند و اگر علاقه ای به انقلاب نداشتند طوری صحبت کن که مطابق میلشان باشد. ما وظیفه خود می دانیم که برای آینده کشور با امید به نصرت الهی و تأکید بر باورهایی که به آن اعتقاد داریم در این عرصه حاضر شویم و می دانیم کشور با حضور پرشور جوانان و مردم به نتیجه می رسد.
وی ادامه داد: ممکن است برخی توصیه هایی بکنند و اسراف ها و خرج هایی کنند، اما ما به این حرکت قائل نیستیم .
لنکرانی در بخش دیگری از سخنان خود به برنامه تدوین شده جبهه پایداری اشاره کرد و افزود: جبهه پایداری برای دولت آینده برنامه ای تنظیم کرده است. این برنامه توسط نخبگان و بزرگانی از وزرا و معاونان سابق رئیس جمهور مانند دکتر داوودی طراحی شده است.
وی به رویکرد این برنامه اشاره کرد و ادامه داد: این برنامه آرمانی است و بر اساس تخیلات و آرزوها نوشته نشده است، بلکه همراه با واقع بینی و وضع امروز کشور تدوین شده است.
لنکرانی در ادامه صحبت هایش به سیاست خارجی اشاره کرد و اظهار داشت: ما از منافع ملی به هیچ وجه حاضر نیستیم کوتاه بیاییم. الحمدلله در اقصا نقاط جهان، جمهوری اسلامی تأثیرگذار است. در جنگ 8 روزه که فلسطین پیروز شد، خیلی از دشمنان اقرار کردند که پیروزی فلسطین به خاطر ایران بوده است. این به معنای دخالت در امور دیگر کشورها نیست، بلکه این دیپلماسی عمومی ماست و در آرامش کشور تأثیر دارد.
لنکرانی به مکتب ایرانی اشاره کرد و تصریح کرد: طرح مکتب ایرانی را کار غلطی می دانم و این کار در چاچوب بازی های غرب بود. چراکه یک مسئول در فضای بیداری اسلامی مطلبی را مطرح کرد که باعث شد غرب، کشور ما را در بین کشورهای دیگر به عنوان یک کشور قبیله گرا و نه اسلامگرا معرفی کند. این باعث شد که بین کشورهای دیگر نسبت به جمهوری اسلامی بدبینی ایجاد شود.
وی با تأکید بر فضای آرام در انتخابات گفت: ما در حال حاضر به آرامش و فضای آرام انتخاباتی نیازمندیم. تعجب می کنم از برخی افراد که در سیاست خارجی معتقد به تنش زدایی هستند ولی خودشان در داخل تنش ایجاد می کنند.
وزیر بهداشت دولت نهم با اشاره به انحراف هایی که در تاریخ با آن مواجه بوده ایم افزود: خط انحرافی از سه قرن گذشته تا کنون، هرگاه بین تفکر روحانیت و اسلام جدایی قائل شده است، موجبات دوری بیشتر از اسلام را برای خودش فراهم آورده است و در نهایت هم به انحطاط کشیده شده است.
وی سپس به تحلیل فضای سیاسی اصلاح طلبان پرداخت و اظهار داشت: جریان اصلاحات، امروز بین رأس و بدنه دچار شکاف عمیق و اختلاف شدید است و دیگر قدرتی ندارد.
باقری لنکرانی به طرح برخی از اولویت های اقتصادی مطرح شده در برنامه جبهه پایداری پرداخت و افزود: ما باید ریشه ای مسائل اقتصادی را بررسی کنیم. مسأله اول مسدله بانکداری و تحول در آن است. نظام بانکی یک رکن برنامه ماست. امام (ره) قبلا در جمع برخی مسئولان کشور گفته بودند که کاری کنید که پول، کار نکند، بلکه کار، کار کند.
وی ادامه داد: دوم از بین بردن زمینه های مفاسد اقتصادی و یک سری مسائل که خودشان ایجاد فساد می کنند است. وظیفه رسیدگی به مفاسد اقتصادی کار قوه قضائیه است. نقش اول دولت این نیست که در مقابل مفاسد اقتصادی افشاگری کند، بلکه باید زمینه های وقوع فساد را از بین ببرد.
لنکرانیی با اشاره به مسائل استان لرستان گفت: استان لرستان ظرفیت های بالایی دارد که به طور ویژه باید به آن پرداخته شود. این استان ظرفیت های زیادی در دامداری، گردشگری و کشاورزی دارد. با وجود زحمات زیادی که از ابتدای انقلاب تا کنون کشیده شده است و این استان نسبت به قبل از انقلاب تفاوت های بسیاری پیدا کرده است،اما هنوز به صورت ملموس مشکلات مردم حل نشده است و مشکلات زیادی وجود دارد.
*زنبیل گذاشتن پشت در وزارت کشور از ساعت 4 صبح
علی گلی اولین نامزدی بود که از ساعت 4 صبح مقابل ستاد انتخابات وزارت کشور حاضر شده بود.
وی که با خبرنگار باشگاه خبرنگاران صحبت میکرد خود را 45 ساله معرفی کرد و گفت از شهرستان ری آمده است.
این کاندیدای احتمالی انتخابات گفت: مدرک فوق لیسانس دارم و مدیر عامل یک شرکت تابلوسازی هستم که شرکتم در شهرستان اراک است.
وی با اشاره به انگیزه حضور خود در این دوره از انتخابات گفت: هدفم خدمت به جامعه است.
همچنین در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه اگر شورای نگهبان شما را رد صلاحیت کند چه واکنشی نشان میدهید؟ گفت: شورای نگهبان هر چه بگوید تمکین میکنم.
علی گلی که خود را جانباز معرفی میکرد گفت: سال 1367 در لشکر 27 محمدرسول الله در منطقه شلمچه با محمود احمدینژاد هم رزم بودم.
سید قنبرحیدری پیرمرد 82 ساله که از شهرستان مراغه آمده بود نامزد دیگری بود که قبل از آغاز به کار ستاد انتخابات کشور خود را به محل ثبت نام رسانده بود.
وی به خبرنگار باشگاه خبرنگارانگفت: بار ششم است که در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام میکنم و 5 بار قبلی رد صلاحیت شدهام.
*همتی بلند بالا؛ 25 بار کنکور و 6 بار هم ثبتنام ریاست جمهوری که پایان اکثر آنها رد صلاحیت بود
این داوطلب انتخابات ریاست جمهوری هم چنین گفت: 25 بار در کنکور سراسری شرکت کردم و سرانجام موفق شدم به دانشگاه آزاد جهرم راه پیدا کنم و سپس به دانشگاه تبریز انتقالی بگیرم.
وی گفت: کارمند بازنشستهام و 12 سال معلم بودهام.
حیدری همچنین به کتاب شرح حال زندگانی خود با عنوان "فراز و نشیب زندگی من" اشاره کرد.
نکته جالب آن که این نامزد انتخابات یازدهم ریاست جمهوری تمام بنرها و پوسترهایی که در انتخابات قبلی چاپ و منتشر شده بود همراه خود داشت.
خبرنگاران با شور و حال انتخاباتی، امروز پرشورتر و با تعداد بیشتری نسبت به سه روز قبل برای پوشش اتفاقات چهارمین روز ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری حاضر شدند.
*رد صلاحیت شوم، تعجب میکنم
یکی از کاندیداها گفت: آمدهام تا با مددکاری به جامعه کمک کنم و 50 درصد احتمال میدهم رأی بیاورم و اگر شورای نگهبان مرا رد کند تعجب خواهم کرد.
محمد نصر دادرس 47 ساله و کارمند وزارت بهداشت از دیگر نامزدهایی بود که هدف خود را جلوگیری از دستیابی نااهلان به کشور عنوان می کرد.
وی گفت: هرچه شورای نگهبان اعلام کند به همان تمکین خواهم کرد.
معاون مدیرعامل بیمه ایران از دیگر افرادی بود که خود را به ستاد وزارت کشور رسانده و میگفت: به صورت مستقل وارد شدهام.
فردین قبادی 45 ساله و کارشناسی حقوق با حضور در ستاد انتخابات هدف خود از حضور انتخابات را احساس تکلیف میدانست و گفت: آمدهام تا کاری برای کشور انجام دهم.
کرامت رسولی 45 ساله و بازنشسته سپاه از دیگر نامزدهایی بود که از شهرستان فسا (استان فارس) به صورت مستقل در این دوره از انتخابات شرکت کرده بود.
عبدالعظیم شفیعیاردکانی 46 ساله بود.
وی گفت چون خدا به من استعداد داده است لذا به صورت مستقل آمدهام تا به مردم کمک کنم.
*خدا قوت! این کاندیدا میخواهد دلار را به 1000 تومان برساند
اسدالله فخاییفرد یکی دیگر از نامزدهایی بود که میگفت 48سال سن دارم و از مراغه آمادهام.
وی گفت: شغلم آزاد است و سعی دارم درصورت پیروزی در انتخابات قیمت دلار را به 1000 تومان برسانم.
*خانمی که با کلاه پهلوی به ستاد انتخابات آمد
عترت کاظمی پور خانم 62 سالهای بود که با کلاه پهلوی پا به ستاد انتخابات گذاشت.
وی شغل خود را تاریخدان عنوان کرد و گفت: از شیراز آمده است.
حجتالاسلام روحالله محبالرحمان از دیگر نامزدهایی بود که میگفت متولد 1371 هجری قمری یعنی متولد 1333 شمسی است. وی پررنگ شدن بدحجابی و از بینرفتن ارزشهای اسلامی را علت حضور خود در عرصه انتخابات دانست.
محیالدین نجفی جوان 31سالی بود که با لباس محلی کردی از مریوان آمده بود.
*ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری به قیمت کسب تجربه
وی خود را مدیرعامل شرکت تعاونی افتاب زریوار معرفی کرد و گفت صرفا برای کسب تجربه آمده است چرا که میداند رد صلاحیت خواهد شد.
سیدمحمد صالح موسوی وکیل 42 سالهای بود که به منظور ثبت نام در انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری خود را به ستاد وزارت کشور رسانده بود و میگفت چون شرایط انتخابات سهل است وارد عرصه شده است.
وی همچنین گفت: قبول دارم رجل سیاسی نیستم.
همچنین تا ظهر امروز چهرههایی چون "غلامعلی حدادعادل"، "محمدرضا عارف" و "علیرضا زاکانی" با حضور در ستاد انتخابات وزارت کشور برای انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری ثبت نام کرده اند.
نوه مالکوم ایکس که به رغم مخالفت افبیآی تلاش داشت به ایران سفر کند، در مکزیک ترور شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم مستقر در واشنگتن، بعدازظهر دیروز پنجشنبه خبر ترور نوه مالکوم ایکس در کشور مکزیک به سرعت در رسانه های اجتماعی همچون فیس بوک پیچید.
همه مطالب منتشر شده در فیس بوک از خبری با عنوان «مالکوم شباز، نوه مالکوم ایکس ترور شد» خبر میداد.
آمستردام نیوز که اولین منبع انتشار این خبر بوده آورده است: نوه مالکوم ایکس که در مکزیک به سر می برد کشته شده و سفارت آمریکا در مکزیک نیز این خبر را تایید کرده است. اگرچه هنوز اطلاعات دقیقی از نحوه ترور در دست نیست، اما جسد وی صبح پنج شنبه در حالی پیدا شد که جراحات ناشی از پرتاب شدن از ساختمان و شلیک گلوله در جسدش آشکار بود. ظاهرا پیش از این وی را در تیجوانا ربوده بودند.
خبرنگار خبرگزاری تسنیم بلافاصله برای پی بردن به جزئیات حادثه و اطلاع از صدق یا کذب بودن اصل خبر با دوستان و آشنایان شباز تماس گرفت. ظاهرا مالکوم شباز تا چهارشنبه شب با دوستانش از طریق پیامک در ارتباط بوده اما جسد وی صبح پنج شنبه پیدا می شود.
مالکوم شباز، نوه مالکوم ایکس در حالی کشته شده است که چند ماه پیش زمانی که برای حضور در جشنواره فیلم فجر قصد خروج از آمریکا به مقصد ایران را داشت توسط ماموران افبیآی دستگیر شد.
احتمال می رود مالکوم شباز برای سفر به ایران به کشور مکزیک رفته باشد زیرا برای ادامه دروس حوزوی در حوزه علمیه قم برنامه ریزی کرده بود.
مالکوم شباز در بیانیه خود که چندی پیش منتشر کرد پیرامون علت دستگیری و رفتار ماموران پلیس آمریکا با وی افشاگری کرده بود. به نظر می رسد مقامات آمریکایی نمی خواهند نوه یک مبارز مسلمان آمریکایی که هنوز در یاد و قلب سیاهپوستان است به عنوان یک جوان حوزه رفته و شیعه از ایران به آمریکا برگردد.
روایت نخست از دلاوری های شهید راسخ
به محض دریافت فرمان حمله، گروهان مجید به خط زدند. شبی پرحادثه را پیش رو داشتیم. دود و آتش و خون، همه جا را به هم ریخته بود. هنوز پنجاه قدم جلوتر نرفته بودند که یک گرینوف عراقی همه ستون را هدف گرفت و در همان اولین دقایق تعداد زیادی از نیروها مجروح شدند. مجید ته ستون بود. به او تکلیف کرده بودند که از دستهای که قرار دارد خارج نشود. دشمن هر لحظه با امکانات جدیدتر و آرایشی قویتر به منطقه میآمد. لحظهای امان نمیداد. آتش توپ و خمپاره از زمین و زمان میبارید. من از طریق بیسیم با فرمانده گردان در تماس بودم. ارتباط با گروهان مجید، بیست دقیقه بیشتر طول نکشید. بیسیمچی لحظه به لحظه عملیات را مرتب گزارش میداد.
کادر گردان قمر بنیهاشم (ع) پیش از عملیات خیبر ـ شهید احمدساربان نژاد فرمانده گردان نشسته از سمت چپ نفر سوم و شهید مجید داودی ایستاده از سمت چپ نفر سوم
بچهها دارن میرن جلو ...
به سیمخاردار رسیدند ...
معبر را زدند ...
عراقیها ما رو دیدند ...
تیراندازی شروع شد ... ت ... ت... تق ...
بچهها زخمی شدند ...
از فرماندهی به بیسیمچی گفتند: خودت برو جلو
نمیشه ...
چرا؟
تیر خوردم!
گوشی را بده داودی.
اونم زخمی شده ... افتاده نمیتونه حرکت کنه ...
خودت چه کار میکنی؟ مگه سلاح نداری؟
نه، اوضاع خیلی خرابه ...
بعد صدای تک تیر و ناگهان سکوت. ارتباط به کلی قطع شد. دشمن با کالیبر دوشکا آنتن بیسیم را زد و از بین برد. احساس کردم هر دو به شهادت رسیدند. به کنار جاده رفتم. تانکهای دشمن در حال پوشش دادن بودند تا پاتک کنند. توی کانال پر از اجساد عراقی و شهدا بود. سرم را از کانال بیرون آوردم و نگاهی به منطقه کردم؛ محاصره شده بودیم. پایین آمدم و به سمت نیروها رفتم و رو به آنها گفتم: ما محاصره شدهایم. اگر به بیرون کانال نگاه کنید به راحتی متوجه میشوید.
کمی مکث کردم و بعد در حالی که به شهدا اشاره میکردم، ادامه دادم: تعارف نداریم. هر کس اهلش نیست یا نمیتواند تحمل کند، با آمبولانس مجروحین به عقب برود.
هنوز حرفم تمام نشده بود که نوجوانی از بین جمع بلند شد و با صدای بلند رو به من گفت: سه ماه به انتظار امروز صبر کردیم، حالا که به اینجا رسید بگذاریم و برویم؟ ما تا آخرش هستیم.
سخنانش که تمام شد، بقیه بلافاصله حرفهای او را تأیید کردند. کسی عقب نرفت تا صبح مقاومت کردیم. صبح روز بعد برای بررسی وضعیت منطقه و همچنین شهدا و مجروحین که جلوتر از ما بودند، به بالای خاکریز رفتم. با دوربین وجب به وجب منطقه را بررسی کردم. بسیاری از شهدا مظلومانه در خون خود غلتیده بودند. نه امکان جلو رفتن بود، نه امکان عقب نشینی. بی خبر از وضعیت مجروحینی که جلوی ما بودند، لحظهای آرام و قرار نداشتم. برگشتم پایین. هنوز به کف کانال نرسیده بودم که آسمان غرید و باران گرفت. دیگر مطمئن شدم که کسی زنده نمانده است. چون اگر هم تا آن لحظه زنده مانده بود، با آن باران شدید و سیلابی که راه افتاده بود، حتماً غرق شده بود. رفتم لیست شهدا را آوردم. بغضی گلویم را میفشرد. به سختی قلم در دستم میچرخید. نام مجید را هم جزو اسامی شهدا نوشتم.
زندگی نامه:
مجید داودی راسخ اردیبهشت ماه سال 1343 در یکی از روستاهای شهر قرچک ورامین بهدنیا آمد. نُه ساله بود که به دلیل تغییر شغل پدر به همراه خانواده از ورامین به شهرری نقلمکان کرد و در آنجا ساکن شد.
با اوجگیری مبارزات مردم علیه رژیم منحوس پهلوی، شور انقلاب وجود او را هم فراگرفت. مجید در بیشتر راهپیماییها و تجمعات ضد رژیم شاه شرکت میکرد، که در یکی از همین فعالیتها توسط ساواک دستگیر و به زندان باغشاه منتقل شدند.
مجید همزمان با تشکیل نهاد مردمی بسیج به جمع بسیجیان پیوست و با شروع جنگ تحمیلی و حمله نیروهای متجاوز بعثی بهخاک میهن، او بهخیل سبزپوشان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و در عملیات بزرگی چون فتحالمبین و بیتالمقدس شرکت کرد.
در عملیات بزرگ خیبر در حالی که فرماندهی یکی از گروهانهای گردان قمربنی هاشم ـ علیه السلام ـ از تیپ سیدالشهداء(ع) را به عهده داشت، پس از ساعتها جانفشانی و ازخودگذشتگی در حالی که به شدت مجروح شده بود، به اسارت نیروهای بعثی درآمد. او با وجود جراحت بسیار، هجده ماه در زندانهای موصل عراق طعم تلخ اسارت را چشید.
سرانجام در سال 1364 به دلیل معلولیت و مجروحیتی که داشت با همکاری صلیب سرخ و تلاش دولت جمهوری اسلامی ایران آزاد و به میهن برگشت. اما به دلیل مجروحیت و تحمل شکنجههای پیدرپی رژیم بعث از ناحیه پا به شدت آسیب دیده بود، به گونهای که یکی از پاهایش به علت خرد شدن استخوان حدود پنج سانت کوتاه شده بود. بههمین دلیل پس از آزادی تحت مراقبتهای ویژه قرار گرفت و تا سال 1365 از شرکت در مناطق جنگی محروم ماند.
شهید مجید داودی ـ سردار حاج علی فضلی
با بهبودی نسبی پاهایش دوباره راهی جبهههای جنگ شد و در کنار یاران دیرین خود پابهپای دیگر همرزمان جنگید و مبارزه کرد. ورود مجید به لشکر ده سیدالشهدا و گردان قمربنی هاشم ـعلیه السلام ـ همه همسنگران دیروزش را به وجد آورده بود و در عملیات کربلای 5 به عنوان فرمانده گردان قمربنی هاشم علیه السلام، این گردان را در عملیات هدایت کرد. پس از عملیات کربلای8 با راهاندازی گردان حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ مجید داودی راسخ، فرمانده این گردان شد و با شرکت در عملیات نصر 4 در تیر ماه 66 در منطقه ماووت به آسمان پرکشید.
تجمع مردم همدان در اعتراض به هتک حرمت به صحابه پیامبر. (باشگاه خبرنگاران)