دوستان و همشهریان عزیز جهت هر گونه همکاری از جمله ارسال عکس و مطلب مورد نظر خود را به ایمیل زیر ارسال نمایید
ali.3863@gmail.com
ali.toorani@chmail.ir
از مطالب شما استقبال خواهد شد.
ممنون
نظر بدهید |
سخنان روشن گرانه زینب «علیهاالسلام» و امام سجاد «علیه السلام»، اساس تفکر در حادثه کربلا را در ذهن ها بنا نهاد و مردم شام تا اندازه ای حقیقت را دریافتند و این آغاز حرکت جدیدی در تکمیل قیام عاشورا بود.
آغاز رسوایی حاکمیت
یزید با مشوّش شدن افکار عمومی مردم شام بر اثر جنایت های خود که با وفات حضرت رقیه «علیهاالسلام» شدت گرفته بود، مصلحت را در آن دید که از شدت فشار بر اهل بیت «علیهم السلام» بکاهد و آنان را از بند اسیری آزاد کند. او آنان را مخیّر گذاشت که به مدینه باز گردند یا در شام بمانند. امام سجاد «علیه السلام» و حضرت زینب «علیهاالسلام» تصمیم گرفتند که پس از برپایی مجلس عزای عمومی، شام را به مقصد مدینه ترک کنند؛ زیرا از هنگام شهادت امام حسین «علیه السلام» و یارانش، اهل بیت «علیهم السلام» نتوانسته بودند برای آنان عزاداری کنند و دشمن، آنان را از این کار باز داشته بود. یزید بر خلاف میل باطنی اش ناچار شد این شرط را بپذیرد؛ زیرا به خوبی می دانست برپایی سوگواری از سوی قهرمان کربلا؛ حضرت زینب «علیهاالسلام» پایه های حکومت استبداداش را سست خواهد کرد.
با این حال، به دلیل تدابیری که برای جلوگیری از موج فزاینده اعتراض ها و نارضایتی های مردم اندیشیده بود، ناگزیر این شرط را پذیرفت. یزید در مرکز شهر، خانه ای را برای عزاداران در نظر گرفت و دستور داد زنان شام برای تسلیت گویی به حضرت زینب «علیهاالسلام» و برپایی مجلس عزا (که البته زیر نظر جاسوسان بود) در آن خانه حضور یابند. با انتشار این خبر در شهر، تمامی زنان هاشمی با لباس سیاه در مجلس حضور یافتند و به زینب «علیهاالسلام» تسلیت گفتند.
زنان بنی امیه و بنی مروان نیز با زینت و زیورشان به مجلس آمدند و به زینب «علیهاالسلام» تسلیت گفتند. البته شنیدن مصیبت های کربلا که از زبان دختر علی «علیه السلام» بیان می شد، انقلابی شگرف در دل شان ایجاد کرد و آنان نیز با پوشیدن لباس سیاه، ابراز هم دردی کردند.
هفت روز در شام مجلس عزاداری بر پا شد. شام روحیه انقلابی گرفته بود و نزدیک بود سیل خروشان انتقام و نارضایتی، حکومت یزید را در هم بشکند.
شام در آستانه انقلاب
این شهرِ خاموش و ماتم زده، دیگر مانند چند روز پیش نبود که اسیران بدان وارد شدند. مردم شام کم کم سیاست رسوا شده تبلیغات سوء یزید را علیه این خاندان شناخته بودند. چهره شهر تغییر کرده بود؛ مردمی که چندی پیش از کاروان اسیران با آتش و خاکستر استقبال کرده بودند، اینک با شرمندگی و احترام با اسیران رفتار می کردند.
مردم شام با درک برخی واقعیت ها در آستانه استحاله ای بزرگ قرار گرفته بودند. آسمان اندیشه آنان که با اسلام تحریف شده معاویه و ترور شخصیت علی «علیه السلام» و خانواده اش، سیاه و غبارآلود شده بود، با خطبه های توفنده زینب «علیهاالسلام» و امام سجاد «علیه السلام» آفتابی و روشن شد. این موج ناخشنودی به سرای خاموش یزید نیز رسوخ کرده بود و تنها خروج اهل بیت «علیهم السلام» بود که می توانست آسایشی کوتاه، آن هم در شام برای او ایجاد کند. از این رو، کاروان اسیران را از شام خارج کرد.
گامی به سوی اربعین
شتران آماده حرکتند و یزید برای حفظ شوکت پوشالی و به نمایش گذاشتن دست و دل بازی خود به جهت فریب مردم، دستور داده است محمل ها را زینت کنند! اما زینب «علیهاالسلام» با دیدن هودج های بزک شده فرمود: زیورها را از محمل شتران باز کنند و محمل ها را سیاه پوش سازند. مردم شام به بدرقه آمده اند، ولی خجالت و شرمندگی از نگاه هایشان می بارد. با شرمساری و سر افکندگی، رکاب زینب «علیهاالسلام» و کودکان را گرفتند و آنان را بر هودج های سوگ نشاندند. بانگ جرس بلند شد. زینب «علیهاالسلام» سر از کجاوه بیرون آورد و به عنوان آخرین پیام به شامیان فرمود:
ای مردم شام! ما از این شهر می رویم، ولی در آن ویرانه امانتی از ما پیش شما باقی می ماند. جان شما و جان این امانتِ لطمه خورده! هرگاه کنار قبرش رفتید، آبی بر مزار کوچکش بپاشید و چراغی کنارش روشن کنید که او در این شهر غریب است.
کاروان آهسته آهسته گام بر می دارد و از شهر و نگاه های غم گرفته مردم دور می شود. زینب «علیهاالسلام» و بانوان کاروان تا مسافت های دور، به بیرون از کجاوه های شان می نگریستند و به یاد رنج هایی که در این شهر دیدند و برخی فرزندان امام را در این شهر از دست دادند اشک می ریختند؛ دخترک زخم دیده و کتک خورده ای که جایش در محمل زینب «علیهاالسلام» خالی است، ولی خاطره اش همراه کاروان است.
پژوهشی تاریخی بر سر موضوع اربعین
تاریخ نگاران شیعه و سنی بحث زیادی سر موضوع اربعین اول سید الشهداء «علیه السلام» نموده اند، که آیا کاروان اسیران کربلا، اربعین اول به این سرزمین آمده اند یا نه. دسته ای بر این عقیده اند که اربعین اول نتوانسته اند به کربلا بیایند؛ زیرا آنان این فرصت را نداشته اند که ضمن آن همه سختی های راه، اعم از گرسنگی و تشنگی، گردانیده شدن در انظار مردم، توقف در شهرها و... در اربعین اول خود را به مزار شهیدان کربلا برسانند.
دسته ای دیگر بر این باور هستند که اسیران کربلا اربعین اول، به زیارت شهیدان کربلا در این سرزمین آمده اند و دلایلی هم بر اثبات مدعای خویش ذکر نموده اند، از جمله آن ها این که: «با احتساب خروج آن ها روز یازدهم محرم از کربلا اگر کاروان روز اول صفر به شهر شام رسیده باشد، حدود هفده یا هجده روز سفر کربلا به شام طول کشیده است. آنان که هجده روز توانسته اند از کربلا به شام بیایند آن هم با وجود سختی های بسیار، چه طور نتوانسته اند در همین فاصله زمانی از سوم صفر تا بیستم صفر که اربعین امام و شهدا است، خود را به کربلا برسانند؟. اما هر چه باشد مقصد نهایی کاروان مدینه بوده است.
با تلخیص برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی حوزه
شخصى به امام صادق علیه السّلام اعتراض کرد که شـمـا کـه از سـاده پـوشـى حضرت امیرالم?منین على علیه السّلام فرمودید، خودتان چرا لباس قیمتی، نرم و زیبا می پوشید؟
امام صادق علیه السّلام فرمود:
لباس هاى امام على در فرهنگ آن روز بد منظره نبود و انگشت نما نمى شد، اما اگر الان بود و همان لباس ها را مى پوشید، انگشت نما مى شد. پس لباس ما باید متناسب با فرهنگ زمانه ما باشد. گـرچـه قـائم مـا وقـتـى ظهور مى کند همان لباس امام على علیه السّلام را پوشیده به روش امام على علیه السّلام رفتار مى کند
منبع: اصـول کـافـى، ج 1، ص 411 ؛ وسائل الشیعه، ج 1، ص 279.
اوقات شرعی به افق مینودشت در ماه دی
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
|||||||
|
به گزارش افکارنیوز به نقل از فارس، حسین شریعتمداری در جمع بسیجیان شرکت کننده در رزمایش الی بیت المقدس سپاه حضرت ولیعصر (عج) خوزستان اظهار داشت: به گفته رسانههای خارجی بینظیرترین و پرجمعیتترین تظاهرات بعد از رحلت امام 9 دی ماه بوده است.
نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان افزود: حماسه حضور مردم در 9 دی بار دیگر به همگان ثابت کرد که «خامنهای خمینی دیگر است».
وی یکی از راههای ورود دشمن را فضای مجازی عنوان کرد و گفت: خوشبختانه هم اکنون در فضای سایبری دشمن شکست خورده، زیرا این فضا در دست حزب الله است و رژیم صهیونیستی از حزب الله در فضای مجازی باید بترسد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی در ادامه به برنامه ریزی دشمن برای فتنه سال 1388 اشاره کرد و ادامه داد: دشمن از قبل از انتخابات برای براندازی و انجام نقشههای خود برنامه ریزی کرده بود
اجرای فتنه بر اساس فرمول خارجی
مدیر مسئول روزنامه کیهان با اشاره به افشاگریهای این رسانه قبل از وقوع فتنه گفت: ما مراحل اجرای فتنه را پیش بینی میکردیم، غیبگو نبودیم، ولی میدانستیم که کمیته صیانت از آرا در ستاد انتخاباتی یکی از کاندیداها تشکیل میشود و رنگی را انتخاب میکنند.
شریعتمداری با بیان اینکه فتنه گران بر اساس یک فرمول پیش میرفتند اظهار داشت: آنها به اسم انتخابات آمدند، ولی این دروغ محض است که به خاطر اعتراض به نتایج انتخابات به صحنه آمدند.
وی تصریح کرد: هر وقت دیدید جریانات نامتناجس با یکدیگر ائتلاف کردند برای فهمیدن هدفشان باید به تابلویی که بالا میبرند نگاه کرد و از مواضع گروههای شرکت کننده در ائتلاف، مخرج مشترک گرفت.
این روزنامه نگار در ادامه برخی از گروههای ائتلاف کننده در فتنه سال 1388 را نام برد و اضافه کرد: بهاییها، منافقین، مارکسیتها و سلطنت طلبها به میدان آمدند و چیزی شبیه جنگ احزاب در صدر اسلام را به وجود آوردند.
تکرار جنگ احزاب
مدیر مسئول روزنامه کیهان برخی از تفاوتها و شباهتهای جنگ احزاب با فتنه 1388 را برشمرد و گفت: در جنگ احزاب و فتنه بعد از انتخابات همه با هم برای ضربه زدند به نظام اسلامی دور هم جمع شده بودند با این تفاوت که فتنه 1388 عمقش به مراتب بیشتر از جنگ احزاب بود.
شریعتمداری با اشاره به شعارهای فتنه گران در دوران فتنه عنوان کرد: در روز قدس سال 1388 یکی از رادیوهای بیگانه شعار این روز را «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» اعلام میکند که دقیقا همین شعار تکرار میشود.
سرپرست موسسه کیهان گفت: اگر سران فتنه با دشمنان نظام نبودند و نقشههای آنان را اجرا نمیکردند، پس چرا وقتی حرفهای علنی از سوی مقامات رژیم صهیونیستی و آمریکا در حمایت از فتنهگران بیان میشد اعتراض نکردند و نگفتند که ما با اینها نیستیم.
وی تاکید کرد: اگر مدیریت الهی رهبر معظم انقلاب و فرماندهی کل قوا نبود با فتنههای کمتر و کوچکتر از فتنه 1388 کشور از بین میرفت.
این تحلیلگر مسایل سیاسی با بیان اینکه دشمن تصورش این بود که پیروز میشود اذعان کرد: چون مطمئن بودند در بر اندازی نظام پیروز میشوند لذا سران آمریکا مستقیم به صحنه آمدند و از سران فتنه به طور علنی حمایت کردند.
رزمایش الی بیت المقدس امروز در اهواز با آرایش نیروها آغاز شده و فردا (جمعه 8 دی ماه) برنامه اصلی این رزمایش به اجرا در می آید.
به گزارش خبرآنلاین فرج الله سلحشور کارگردان سینما و تلویزیون در آخرین اظهارات خود در حاشیه جشنواره فیلم عمار به بیان عقاد خود در خصوص فیلمسازی اسلامی پرداخت.
گزیدهای از صحبتهای او به نقل از ایسنا بدین شرح است:
- مستند یعنی واقعیتی که ریشه در حقیقت دارد و مستندی که مورد نظر ماست برخاسته از معنویت و اعتقادی است که فیلمسازان دارند. به نظر من فیلمسازی که بشود آن را اسلامی تلقی کرد، همین فیلمهایی است که ما در جشنوارهی عمار دیدیم.
-33 سال است که جمهوری اسلامی سعی در تحمل فیلمسازی دارد که از گذشته به ما ارث رسیده بود. سعی کردیم ضعفهای اخلاقی و ناهنجاریهایشان را نادیده گرفته فیلمهای بد را با اصلاحات پخش کنیم، بودجه در اختیارشان قرار دهیم وابستگی و سایر ضعفهایشان را نادیده بگیریم تا بلکه جذب شوند، ولی این اتفاق نیفتاد.
- فیلمسازی امروزه از جای دیگر خط میگیرد و دلیل دیگر این است که ما حرفی برای گفتن نداشتیم و اگر به یک فیلمساز امروزی میگفتیم که کار معنوی و اسلامی کند از ما میپرسید که اسلامی یعنی چه؟! و ما حرفی برای گفتن نداشتیم و او به ما میگفت که حالا من به شما میگویم که یعنی چه و چه کار باید کرد!
- طبق آمار تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی حدودا سه درصد از فیلمسازان ما به فیلمسازی اسلامی معتقدند، زیرا ما در فیلمسازی خود از کشورهای دیگر خط میگیریم و در محیط ناسالم ارزشهای سالم نیز سرکوب میشوند.
- اولین اصل فیلمسازی دنیای امروز دروغ است که خود در پاسخ به علت آن میگویند که هر دروغی یک واقعیتی دارد. ما نیز جواب میدهیم اگر اینطور باشد پس بعد از هر خطایی برای توجیهکردن آنچه برای پنهانکردن خطای خود میبافیم میتوانیم از این دلیل استفاده کنیم و این دلیل قانعکننده برای توجیه دروغ نیست.
- دومین مبنای فیلمسازی دنیای امروز انسانمحوری است یعنی اینکه فیلمساز نظر مستقل شخصی خودش را در قالب فیلم به دنیا و مردم عرضه میکند. مثلا وقتی از من می پرسند که یوسف فیلم من واقعی نبود پاسخ دهم که این یوسف من است ،وقتی از ابراهیم حاتمی کیا پرسیده می شود روح فیلم تو روح اعتقادی نیست، پاسخ می دهد این روح من است و وقتی از نجفی میپرسیم این سربداران نیست او بگوید که این سربداران من است.
-مادی گرایی یعنی سینمای گیشه و جشنواره و شهرت و جایزه. در کجای دنیا دیده شده است که فیلمسازان بگویند خدایا به خاطر تو فیلم میسازیم. به نظر من فیلمسازی دنیا برای مبارزه با خود است نه برای ترویج خدا. چنانچه هالیوود و صهیونیسم سینما را در دنیا برای نابودی اعتقادات مردم و ساقط کردن مذهب از قداست بنا گذاشته است.
-به نظر من درام یعنی ایجاد تعلیق برای کشش یعنی اینکه گرهای در اول داستان ایجاد شود و تماشاگر را تا آخر داستان به انتظار بنشاند تا ببیند این گره کجا باز میشود و فیلمساز نیز در درام وظیفه دارد که در ابتدای فیلم گرهای ایجاد کند سپس مخاطب را تا انتهای فیلم بکشد و بعد در پایان گرهی فیلم را باز کند. آخر رکن سینمای دنیای امروزی قصه زیباست وهر فیلمسازی علاقه دارد که یک داستان قشنگ را به تصویر بکشد.
- ما میتوانیم راست و واقعیت را به جای اولین رکن آن یعنی دروغ جایگزین کنیم. مستندسازان میتوانند به دنبال واقعیت بروند و آن را با اندکی جابهجایی به سینمای داستانی تبدیل کنند.
-برای رکن سوم نیز به جای مادیگری میتوانیم از معناگرایی استفاده کرده و به جای درام نیز عبرت را جانشین کنیم. در عبرتآموزی میبینیم که انسانی خطا کرده و چوب آن را میخورد و از این طریق ما را به تفکر وا میدارد به علاوه که به نظر من ما در فیلمسازی خود داستان زیبا را میتوانیم داشته باشیم.
-در فرهنگ اسلامی داستانهایی خلق شدند که واقعیت نداشته ولی انتهای داستان ما را به سمت یک حقیقت هدایت میکند، مثل قصههای مولانا بنابراین فیلمساز میتواند از همه رفتارها و حرکات انسانها الهام بگیرد و برایش کشف و شهود ایجاد کرده و سپس برای آنها فیلم بسازد.
-بارها دیدهایم که علمای ما وقتی به بالای منبر میروند، میگویند قال الله یا قال رسولالله برای اینکه برای خودشان شانیتی قائل نیستند، بنابراین میگویند هرچه را که خدا بگوید من میگویم چرا که خودم چیزی برای گفتن ندارم. ولی در سینمای دنیای امروز معنویت وجود ندارد و کتاب آسمانی مطرح نیست که سوالاتشان را پاسخ بدهد. بنابراین به اجبار به سمت مادیگرایی رفتند و صهیونیسم نیز به آن دامن زده است.
- ما از خودمان چیزی نداریم که بگوییم و اصلا چه کارهایم که بخواهیم چیزی بگوییم و اگر برای مسائل خود به سخن خدا، به پیامبر و علما رجوع کنیم اشتباهاتمان به حداقل میرسد. لذا داستان را باید اول خدا و سپس انسانهای خداگونه و تربیتیافتههای مکتب الهی و اهل معنا و معرفت بگویند. هنرمند اگر اهل معنا و معرفت نباشد هنرمند نیست و به نظر من فیلمسازی اسلامی نیز امکانپذیر است همانگونه که مستند را میشود اسلامی ساخت فیلم داستانی را نیز میتوان اسلامی تولید کرد.
- فیلمسازی اسلامی مشروط بر این است که فیلمساز اهل کمک به همنوع، دلسوز جامعه، اهل نماز شب، نماز اول وقت، عبادت و ریاضت باشد. اگر فیلمسازی از سر درد فیلم نسازد، فیلمساز محسوب نمیشود. فیلمسازی که برای خود و دل خودش فیلم بسازد فیلمساز محسوب نمیشود و فیلمساز اسلامی نیست.
-همه ما فطرتی الهی داریم که با واقعیت و حرف راست ارتباط برقرار کرده و دروغ را پس میزدند. حتی اگر کافر یا مارکسیست نیز به تماشای فیلمی بنشیند که واقعیت دارد با فطرت او ارتباط برقرار میکند و یک فیلم دروغ هرقدر هم که زیبا ساخته شده باشد، تاثیرات منفی آن بیش از تاثیرات مثبت آن است، در حالی که فیلم واقعی حتی اگر ضعیف ساخته شده باشد باز هم تاثیرات مثبت خود را دارد.
- تصویر یعنی چیزی که با چشم دیده میشود و جذابیت فیلم اسلامی چیزی است که با چشم دیده نشده ولی احساس میشود. علت این که بسیاری از فیلمهای بعد از انقلاب که معنوی بودهاند هنوز نیز به دل مینشینند این است که آنها معنوی وارزشمند هستند و همیشه میتوانند تاثیرگذار باشند. زیبایی داستانهایی که ما به دنبال آنها هستیم بصری نیست و در روح و روان آنها وجود دارد.
-امروزه میشنویم که سینما نباید از ارزشها صحبت کند و فیلمساز فقط باید منتقد باشد و این یعنی اینکه بلانسبت مثل مگس باشد و روی....بنشیند درحالیکه باید پروانه صفت بوده و روی گل بنشیند. من یقین دارم که انسان مومن از فیلم نکتههایی در میآورد که مانع انحراف میشود و علما و انسانهای معنوی ما تحت تاثیر غرب نبوده و از فیلم نکات لازم را استخراج میکند.
-اگر ایمان خود را تقویت کنیم از برداشتی که مثلا از یک آیه قرآن داریم به شرطی که در تضاد با آیههای دیگر نباشد میتوانیم استفاده کنیم چرا که دیگر تحلیل شخصی ما نیست، بلکه آموختههای دینی ماست و وقتی که قصد ساختن یک داستان واقعی را داریم با وجود اینکه حق تبدیل و تغییر نداریم ،از تفسیر خودمان میتوانیم استفاده کنیم. چراکه فیلمساز مفسر حوادث و ارزشها و ضد ارزشهای جامعه خود است.
-ما فقط در سینما میتوانیم یک موضوع سطحی را نشان دهیم همانطور که سینما سطحی است. سینما ضعیف است و در بسیاری از جاها فیلم و دوربین ناتوان است. این یعنی اینکه در جایی که در توان تصویر است و میشود از آن استفاده کرد باید به سراغ چیزهایی پیش برویم که امکان تصویربرداری آن موجود است و اگر دیدیم با ورود به چیزی حق مطلب را میتوانیم ادا کنیم، باید وارد شویم البته به هر چیزی نباید دست بیندازیم. به علاوه من معتقدم توانایی بشر محدود نیست و هر چه انسان رشد بیشتری پیدا کند، میتواند راهی برای به تصویر کشیدن ارزشها پیدا کند.
- من 60 سال دارم و از 12 سالگی به سینما رفتم. 48 سال است که حدودا 10 هزار فیلم دیدهام و در حوزهی سینما و تصویر خالی از ذهن نیستم و به نظرم دنیای امروز خود را به تصویر محدود کرده است اگر در پشت سینما تصویری از معنویت نباشد سینما مادی شده و ما به عنوان فیلمساز اسلامی اگر بخواهیم به تصویر بپردازیم فیلمساز اسلامی نیستیم و فیلمساز صهیونیسم و هالیوود شدهایم. فیلمسازی زاییده معنویت نیست زاییده خودبزرگبینی و شهرتطلبی است و در غرب به وسیلهای برای استعمار تبدیل شده است.
-امروزه میبینیم که لباسهای بومی ایرانیان از بین رفته است و این فقط به خاطر رسانهها اتفاق افتاده است و آنها به ما میگویند که چه بخوریم و چه بپوشیم بعد از فروپاشی شوروی آمریکا به آن کشور شلوار جین و فست فود را وارد کرد و این یعنی این که آنها میخواستند شکل لباس پوشیدن و غذا خوردن مردم را تغییر بدهند. من معتقدم اگر فیلمسازی با همین شکلش ادامه پیدا کند روزی میرسد که ریشوها و چادریها را در خیابانها سنگسار کنند.
-هر فیلمی که میبینیم نشانه شخصیت فیلمساز آن است، اگر فیلمی بخواهد به جامعه لطمه بزند نباید ساخته شود ، من نیز زمانی که گفتم فیلمسازی ما فاحشه خانه شده است و بعد احساس کردم به جامعه ضربه میزند، عذرخواهی کردم با اینکه کل فیلمسازان مورد نظر من نبودند و ما فیلمسازان متعهد و متشخص نیز داریم.
-اگر ما در فیلمی بخواهیم جامعه را لجن نشان دهیم غلط است، ولی اگر درد جامعه را نشان داده و در کنارش راه حل قرار دهیم این خوب است.33 سال است که به سینما و تلویزیون چیزی نگفتهایم و نتیجهاش این شده است که حدودا سه درصد آثار دههی 70 قابل پخش است، اما باقی آنها سبک بوده و قابلیت پخش ندارند، در حالی که در دههی 60 از هر 100 فیلم 15 فیلماش خوب است و به نظر من به جای تجلیل از فیلمسازانی که اهل معرفت نیستند باید فیلمسازهای صالح و مومن مورد تجلیل قرار بگیرند، چرا که نتیجهی آنچه که تاکنون انجام دادهایم این است که امروز میبینیم.
یرای دانلود کلیک کنید
به گزارش«شیعه نیوز»، نام تعدادی از رجال و شاهان ایرانی را که در کربلا و کنار حرم مطهر اباعبدالله مدفون هستند را مشخص کرده است هر چند به نظر میرسد سیاههی رجال ایرانی مدفون در کربلا بسیار بیشتر از این نامها باشد
پارسینه نوشته است: کربلای معلی در طول تاریخ، مدفن بسیاری از مشاهیر، پادشاهان و رجال سیاسی ایرانی بوده است، در مطلب زیر به بررسی این افراد میپردازیم:
پادشاهان آلبویه
پادشاهان آلبویه قدیمیترین پادشاهان دفن شده در حائر حسین هستند. بسیاری از این امیران شیعه در توسعه، بازسازی و تزیین حرم امام حسین(علیهالسلام) و دیگر امامان شیعه نقش مؤثری داشتند. چند تن از آنان در داخل بقعهای در صحن کوچک خاک شدهاند. در زمان های پیشین، بقعهای بر فراز قبر آنان وجود داشت که در میان مردم به بقعه آل بویه شهرت داشت. در 1268 ه.ق عبدالرسول خالصی به دستور رییس اوقاف وقت عراق این بقعه و آثار تاریخی آن را تخریب کرد.
پادشاهان و رجال قاجار
مظفرالدین شاه قاجار
وی از پادشاهان قاجار است که فرمان مشروطیت را در 1324 ه.ق صادر کرد و در همان سال از دنیا رفت. بر اساس وصیتاش او را در کربلا به خاک سپردند. قبر مظفرالدین شاه داخل رواق فقیهان یا رواق پادشاهان است و روی آن با موزائیک فرش شده است.
محمد علی شاه
محمد علی شاه فرزند مظفرالدین شاه از پادشاهان دوره قاجار و از مخالفان مشروطه است که به سبب به توپ بستن مجلس شورای ملی شهرت دارد. وی در 1341 ه.ق از دنیا رفت و در کنار قبر پدرش دفن شد. این قبر نیز با موزائیک فرش شده و اثری از خود قبر نیست.
احمد شاه
احمد شاه فرزند محمدعلی شاه و آخرین پادشاه سلسله قاجار است که در دوران وی کودتای 1299 رضاخان به وقوع پیوست. او در 1348 ه.ق از دنیا رفت و در کنار قبر پدرش به خاک سپرده شد. روی قبر وی را با موزائیک فرش کردهاند.
امیر کبیر
میرزا تقیخان هزاوهای مشهور به امیرکبیر، صدر اعظم معروف و شهیر عصر ناصرالدین شاه است که به دستور وی در 1298 ه.ق در حمام فین کاشان به قتل رسید و در رواق پادشاهان به خاک سپرده شد. در کنار قبر وی فرزندش ساعدالملک و برادرش میزا حسین خان دفن شدهاند.
سلطان حمزه میرزا صفوی
حمزه میرزا فرزند شاه اسماعیل صفوی از شاعران و ادیبان عصر صفوی بود. وی در 997 ه.ق در اردبیل از دنیا رفت و در داخل حرم امام و در رواق پادشاهان به خاک سپرده شد. حمزه میرزا دیوان شعر و کتابی در سلسله انساب و شرح حال شاعران و عالمان از خود به یادگار گذاشت.
میرزا شفیع خان مازندرانی صدر اعظم
وی از صدر اعظمهای عصر قاجار است که در 1224 ق درگذشت و در رواق پادشاهان دفن شد.
میرزا موسی وزیر
میرزا موسیخان وزیر طهران از حکمرانان عصر ناصری در ایوانی در سمت جنوبی صحن به خاک سپرده شده است.
معیر الممالک
دوستعلی خان معیر الممالک، رییس ضرابخانه و امور دارایی عصر ناصری، در داخل رواق دفن است. قبر او در اتاقی کوچک و آینه کاری شده قرار دارد.
حاجی میرزا آغاسی
از وزیران عصر محمد شاه قاجار است. او را در رواق پادشاهان به خاک سپردند.
ظل السلطان
ظل السلطان فرزند ناصرالدین شاه و حاکم اصفهان در عصر ناصری و مظفری است. قبر وی در رواق پادشاهان قرار دارد.
زاهدالدین شاه
شاهزاده هندی، برادر محمد نجف میرزا، به همراه چند تن از شاهزاده های هندی معاصر هند در رواق جنوبی دفن شده و مقبره کوچک آنان با آینه تذهیب شده است. معروفترین آن شاهزاده ها، غیر از زاهدالدین شاه، سلطان برهان نظام شاه پسر سلطان احمد هندی است که در 961 ق در هند از دنیا رفت.
منبع:پارسینه به نقل از یک منبع عراقی
دومین کنگره علمی حماسه حسینی با محوریت اخلاق و معنویت صبح امروز با حضور حجتالاسلام شیخ حسین انصاریان مدیر مؤسسه دارالمعارف شیعی، حجتالاسلام علی رضاییبیرجندی نماینده ولی فقیه و امام جمعه بیرجند و دیگر علما و دانشپژوهان عاشورایی در حسینیه هدایت واقع در میدان قیام تهران برگزار شد.
در ابتدای این مراسم پیام آیتالله ناصر مکارم شیرازی توسط حجتالاسلام آرش مردانیپور قرائت شد که متن آن در ادامه میآید:
«در آغاز درودهای خالصانه خویش را نثار حاضران بزرگوار میکنم که در این جلسه باشکوه که مزین به نام سیدالشهداست، شرکت دارند. بیشک واقعه کربلا از وقایعه استثنایی و شگفتآور تاریخ بشر است، اگر دشمنان امام حسین (ع) میدانستند که واقعه کربلا اینچنین در تاریخ جاودانه میماند و در تمام مراحل آن طنینانداز و حیاتبخش میشود، هرگز به این فاجعه هولناک اما پربرکت دست نمیزدند.
پر واضح است که صحنه کربلا جولانگاه رویارویی تمام ارزشهای الهی در برابر تمام ارزشهای غط جاهلی بود. در این صحنه سرنوشت اسلام اصیل و ناب رقم خورد و از اسلام بدلی و تقلبی متمایز گردید. خون سیدالشهدا و یارانش افزون بر متمایز کردن دو نوع اسلام از یکدیگر، به اسلام اصیل و ناب، حیات تازه و طروات و شادابی فزاینده بخشید، به گونهای که به برکت این خونهای پاک جاذبه اسلام و رونق آن در تاریخ پایدار ماند و برای اهل بصیرت و معرفت مایه بیداری و حرکت گردید.
امروزه جریانهای وهابی و تکفیری وارثان اسلام بدلی هستند که حاکمان بنیامیه و اتباع آنان ساختند و پرداختند! از اینرو صحنه رویارویی بین ارزشهای اصیل اسلامی که حسین بن علی (ع) منادی آن بود و ارزشهای جاهلی که لباس اسلام را به تن کرده و بنیامیه منادی آن بودند، همچنان جریان دارد.
همایش علمی حماسه حسینی که به همت مؤسسه دارالمعارف شیعی و با اشراف خطیب بزرگوار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین انصاریان که خود از مروجان فرهنگ حسین (ع) است، برگزار میشود، به دنبال کاوش و بررسی معارف بلند و ماندگار حسینی است تا یک بار دیگر این معارف والا و پرشکوه که بازار دانشوری و فضیلت آورده شود و چشمهای جویایی حقیقت به سوی آن راه یابد و دلهای عاشق ارزشهای والای خدایی از جویبار این حماسه سیراب شوند و زاد معاش و معاد خود را از آن برگیرند و خلاصه اینکه همایش با عنوان «اخلاق و معنویت در حماسه حسینی» برپا میشود که نیاز اساسی و بنیادی روزگار ما است.
فرصت را غنیمت شمرده احیای آثار عاشورا پژوه ارجمند حجتالاسلام والمسلمین دکتر ابراهیم آیتی به وسیله دستاندرکاران این همایش را ارج نهاده، امیدوارم که بدین وسیله آثار ایشان مورد توجه قرار گیرد.
توفیقات روزافزون برگزارکنندگان این همایش و فرهیختگانی که برای باور کردن علمی آن دامن همت به کمر بستهاند را از بارگاه خداوند متعال خواستارم.»
62303/